-
التماس میکنم دعام کنید
دوشنبه 25 فروردینماه سال 1399 05:30
امن بجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء؟
-
سال نو
جمعه 1 فروردینماه سال 1399 12:15
سال نود و نه(99) برای شما،سالی سرشار از عشق و شادی و سلامتی و تندرستی باشه. هر سال فروردین کلی خاطرات برام زنده میشن. امسال متفاوته. مردم همه در خانه ها،دور از یکدیگر،عید را آغاز می کنند. امسال تولد 61سالگیم را که گرفتم ؛خانه نشین شدم. اون روز بیست و نهم بهمن بود وروز سه شنبه بود و من و دانشجویان در بخش طوبی ،...
-
نیایش به درگاه پروردگار
یکشنبه 11 اسفندماه سال 1398 11:48
خدایا بنده ای درد آشنایم به سر افتاده ای بی دست و پایم ز غمها سینه ام دریاست ، دریا گواهم گریه های ، های های ام به درگاه تو می نالم به زاری مرا بگذار با این ناله هایم مرا در آتش عشقت بسوزان مکن زین شعله ی سرکش رهایم از این آتش ، دلم را پر شرر کن بسوزان ، سوز دل را بیشتر کن به آه در گلو بشکسته ، سوگند به سوز سینه های...
-
سرما نخوری، عزیزم!
جمعه 9 اسفندماه سال 1398 04:44
مگه سرما خوردنیه؟ نازنینم!بدنت را مراقبت کن.سردش نشه.خودتو بپوشان؛ گرم باشی.به آنچه تو دهان میبری توجه داشته باش.دستاتو شستی؟تمیز تمیز باید شسته باشی(کاملا جوانب و حواشی دستاتو شسته باشی.زیر ناخن هاتو، بین انگشتان ات را ،گردی سر انگشتانت را ، کف دستت را ،شست ات را جداگانه به شکل دورانی ). آفرین عزیزم! از جایی که دود...
-
بسته های آموزشی
چهارشنبه 7 اسفندماه سال 1398 14:48
برای بالا بردن روحیه همدیگر همه در تلاشند . آفرین جوانان کوشای مملکت من
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1398 07:36
دانشجوی جدی کلاس ، آمده جلوی دوستاش،میگه : شوخی نیست؛جدی بگیرید ؛خطر در راهه. شدیدا حرص میخوره که چرا دخترا میگن: ما خود متخصصین غرونا ییم و خطر ناک تر از کروناییم؛دست و پاتو جمع کن.. و بعضی پسرای همکلاس اش میگن : مرگ اگر مرد است گو نزد من آی؛ تا در آغوشش بگیرم تنگ ،تنگ. من از او جانی ستانم جاودان او زمن دلقی ستاند...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1398 07:31
دانشجو آمده جلوی دوستاش،میگه شوخی نیست؛جدی بگیرید خطر در راهه. حرص میخوره
-
تولد پسرم
شنبه 3 اسفندماه سال 1398 08:34
سی و پنج سال پیش در چنین روزی (که البته اون روز جمعه بود و نه شنبه)من طعم شیرینی مادری را چشیدم چه مبارک سحری بود اون سحر که فرزند نازنینم را کنارم آوردند تا برای اولین بار شیر بنوشد و چقدر احساس خوبی داشتم
-
آخرین روزشصت سال عمر روی زمین
دوشنبه 28 بهمنماه سال 1398 11:45
روز ها گذشت ماه ها گذشت سالها گذشت و گذر زمان با من کاری نکرد جز ......
-
..............
یکشنبه 27 بهمنماه سال 1398 04:08
.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 21 بهمنماه سال 1398 10:27
در زندگی یاد گرفته ام : *وابسته نباشم ؛ روی پای خود بایستم ؛ تلاش کنم تا به اهدافم برسم(پس یعنی هدف داشته باشم و برای رسیدن به آن تلاش کنم) * نومید نباشم ؛ گذشت داشته باشم. * در لحظه زندگی کنم (به عبارتی ،در جریان زندگی جاری باشم و با زندگی سر جنگ نداشته باشم). * خوب زندگی کنم و راه درست را انتخاب کنم؛ مبادا پشیمان...
-
از کجا بدانم بیمار روانی نیستم؟
دوشنبه 14 بهمنماه سال 1398 08:41
یکی از دانشجویانی که با من به بخش روانپزشکی معرفی شد؛ تا دوره کار آموزی اش را تحت راهنمایی من بگذراند ؛ با اشک و آه گفت :خانم! از کجا معلوم ، که من خود، بیمار روانی نباشم؟ در جواب او گفتم : بعید نیست هر کدام از ما بیمار باشیم؛ ولیکن هنوز گذرمان به این بخش نیفتاده است . پزشکان روان ، هر آنکس را که خانواده اش یا اجتماع...
-
برای کمک به خانواده هایی که بیمار روانی دارند(کپی است و فقط ویراستاری شده)
یکشنبه 13 بهمنماه سال 1398 14:39
سازگاری خانواده با فرد مبتلا به اسکیزوفرنیا انزوایِ اجتماعی و کاهش عملکردِ بیمار ،در زمینه شغلی و روابط اجتماعی، باعث مشکلاتِ بیشتری برای بیمار ،میگردد. برای پیشگیری از انزوا و گوشهگیری، با ز توانیِ روانی، برای بیمار ضروری است؛ تا فعالیتهایِ عادیِ زندگیِ بیمار، کمتر مختل گردد . خانواده با انجامِ اقداماتی، میتواند...
-
پس کی؟پس کی؟
شنبه 12 بهمنماه سال 1398 09:55
سالها از تولد من گذشته (61 سال ) ولی .... سالها از بلوغ من گذشته (43 سال)ولی ... سالها از پایان تحصیلات من گذشته (30 سال ) ولی... خدایا پس کی؟ پس کی من ....؟ 2200 مطلب را تا به حال اینجا گذاشته ام ولی هنوز خود سانسوری را کنار نگذاشته ام.
-
بگین چی یاد گرفته ای
پنجشنبه 10 بهمنماه سال 1398 11:49
از این دنیا و آدماش یاد گرفتم ... یاد گرفتم اگه عاشق شدم به روم نیارم که....... یاد گرفتم اگر کسی باهام نامهربونی کرد خیلی زود فراموشش کنم ... یاد گرفتم اگر کسی دلمو شکوند، من دل کسی رو نشکونم ... یاد گرفتم نزارم کسی اشکهامو ببینه ... یاد گرفتم نزارم کسی بفهمه تو دلم چی میگذره تا بخواد برام دل بسوزنه ... یاد گرفتم تو...
-
بگو چی یاد گرفته ای
پنجشنبه 10 بهمنماه سال 1398 11:49
از این دنیا و آدماش یاد گر فته ام اگه عاشق شدم به روم نیارم که....... یاد گرفته ام اگر کسی باهام نامهربونی کرد خیلی زود فراموشش کنم ... یاد گرفته ام اگر کسی دلمو شکوند، من دل کسی رو نشکونم ... یاد گرفته ام نزارم کسی اشکهامو ببینه ... یاد گرفته ام نذارم کسی بفهمه تو دلم چی میگذره تا بخواد برام دل بسوزنه ... یاد گرفته...
-
سوابق حضور در جبهه وجنگ و تاثیر آن بر.1 2..... 3...
دوشنبه 7 بهمنماه سال 1398 10:29
تازگی ها شنیده ام آقایونی که سابقه جبهه رفتن داشته اند حدا قل شش ماه با مدرک فوق لیسانس دکترا محسوب می شوند .خب اگر من نیز آقا بودم به جای چهار ماه داوطلبانه شش ماه می رفتم تا مدرک دکترا به من داده شود. خدا را شکر که ما مزد کار هامون را از خدا طلب می کنیم. تا روز بیست و نهم بهمن ،روز ها را می شمارم تا اعلام کنم 61...
-
بی احترامی به شوهر ممنوع(به نقل از نمناک)
دوشنبه 23 دیماه سال 1398 08:20
اثرات منفی بی احترامی به شوهر جلوی بچه ها و دیگران بیاحترامی به شوهر در جمع ، یا در حضور فرزندان ،عواقب و اثرات منفی ، در روابط زوجین می گذارد و خانم ها باید، برای حفظ حرمت ها، احترام همسر خود را حفظ کنند. متاسفانه، برخی از خانم ها در حضور فرزندان خود ، در مواجهه با تنگناها ، رفتارهای اهانت آمیز و پرخاشگرانه ای را ،...
-
راه کارهای درمان کودکان بیشفعال
شنبه 23 آذرماه سال 1398 11:29
یک روانشناس کودک، در همدان، با تأکید بر اینکه بیشفعالی یک ظرفیت برای ارتقاء، رشد و تعالی کودکان محسوب نمیشود، گفت: والدین، برای درمان بیشفعالی، ضمن دارودرمانی ، باید راهکارهای روانشناسی را در پیش گیرند. مرضیه محبوبی ، با بیان اینکه والدین اغلب تحرک زیاد و پرجنبوجوشی فرزندان را با بیشفعالی اشتباه میگیرند، افزود:...
-
موسیقی درمانی بیمارستان فارابی اصفهان
شنبه 2 آذرماه سال 1398 09:06
با دانشجویان ترم پنج(ده نفر دختر دانشجو)رفتیم موسیقی درمانی مردان.ابتدا چشمان شان را بستند در حالی که روی صندلی نشسته بودند که البته بهتر بود روی تخت استراحت می کردند یه موسیقی ملایم پخش شد و صدای مرد موسیقی درمانگر (آقای مسعود افشاری)که داشت می گفت شما سبک و سبک تر خودت را احساس می کنی شما احساس خوب آرامش داری شما به...
-
چرایی یه طلاق
جمعه 3 آبانماه سال 1398 07:57
داشت میگفت داداشم خونه زندگیش را انتقال داده به شمال.یک سال هم سادات شهر مونده.حالا قصد بازگشت داره.گفتیم پس تا برنگشته بریم یه سفر شمال.قبول کرد و به این ترتیب چهار خانواده با هم رفتیم ماسوله و بعد سادات شهر و تا یک هفته خونه داداشش ؛که البته خالی بود ؛موندیم . تو این مدت، به نمک ابرود و رامسر هم سر زدیم.خوب بود؛ سفر...
-
به خدا دوستت دارم ،به خدا دوستت دارم ،به خدا دوستت دارم
دوشنبه 22 مهرماه سال 1398 08:19
تو تاکسی نشسته بودم که از ماشین این صدا در می آمد و من جلو راننده از خجالت آب شده بودم زیر زمین رفته بودم آخه خانوم محترم،خجالت نمی کشید با صدای بلند میگین :به خدا دوستت دارم؟ حالا قسم خوردن هم لازمه؟ کاش ما نیز ازین زبونا داشتیم شاید بیشتر مورد لطف قرار میگرفتیم.
-
فوت دایی بزرگ
یکشنبه 21 مهرماه سال 1398 10:46
آقا دایی جان بزرگ ، در سن 89 سال (و یک فصل بعد از آن)زندگی را واگذار کردند و به سرای باقی شتافتند. روح شان در ملکوت اعلی ، شاد باد انشا ءالله اجر تمام مهربانی های خود را ، دریافت کنند. مادرم از برادری ایشان ،خوشنودی خود را اعلام کردند . قبل از ایشان برادر کوچکترشان رحلت فرموده بودند . و سال بعد از رحلت برادر کوچکتر...
-
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
یکشنبه 14 مهرماه سال 1398 12:30
رحیم نیا، محمد صالحی ،غفاری ،پروانه محمودی ،ندا زال دانشجویان وفادار سال
-
چرا خبرهای بد ، می تواند حال خانمها را خوب کند؟!
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 09:55
تکنولوژی، سطحی از ارتباط را به زندگی روزمره اضافه میکند و کاربران حس میکنند که سیستم حمایتی بهتری دارند، به علاوه احساس میکنند که برای مدیریت نیازهایشان، از آمادگی بیشتری برخوردار هستند . با وجود آنکه فناوری و شبکه ها و رسانههای اجتماعی ، میتوانند تنشهای درونی را کاهش دهند، اما در واقع ممکن است استرسی را که فرد...
-
نمود اختلال شخصیت پارانوئید در خانواده به نقل از سایت میگنا
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1398 14:44
وحید اکبری متخصص و کارشناس ارشد روانشناس بالینی گفت: اختلال شخصیت پارانوئید، اختلالی است که در آن شخص به شکلی بیمارگونه کنترل تمام رابطه را در دست گیرد و به استقلال طرف مقابلش هیچ اهمیتی نمی دهد و هرنوع شک و بدگمانی در مورد او را طبیعی بداند؛ او این احساس را به گردن طرف مقابل میاندازد و میگوید شکاک بودن من ، به خاطر...
-
تعبیر ضرب المثل ها، در بخش روانپزشکی
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1398 15:08
یه زیبا روی ،مشکین موی♡ تو بخش روانپزشکی بستری بود.موقع ترخیص اش از بخش روانپزشکی، مامانش از دکتر سوال فرموده بود'' برای خواستگارانی که نمیخوام مطلع شوند به چه دلیل شوهرش نمی دم؛ چه بهانه ای بیارم؟بگم بیماره؟بگم از اداره زندگی ناتوانه؟بگم قادر به حل مسایل زندگی نخواهد بود؟یا....و......و.....؟ دکتر گفته بود :'' من نمی...
-
پدر
شنبه 16 شهریورماه سال 1398 14:33
یه بیمار در بیمارستان بستری گردیده بنام حسن آقا که هشتاد و چند سال عمر دارد .او همسرش را که از خودش شش سال جوان تر بوده در شانزده سال پیش از دست داده است. او اکنون تحت مراقبت فرزندان خود اعم از پسر و دختر می باشد .از آنجا که بعد از مرگ همسرش دوبار ازدواج کرده فرزندانش خیلی تمایل به مراقبت از او ندارند... دنباله دارد
-
قصه مجنون در فراق لیلی
دوشنبه 11 شهریورماه سال 1398 09:22
دید مجنون را ،یکی صحرا نورد در میانِ بادیه ، بنشسته فرد (به تنهایی نشسته بود) ساخته بر ریگ ، زانگشتان قلم می زند حرفی ، به دست خود ، رقم گفت : " ای مفتونِ شیدا !،چیست این؟ می نویسی نامه ؟ سویِ کیست این ؟" گفت : شرحِ حُسنِ لیلی می دهم خاطرِ خود را ،تسلی می دهم می نویسم نامش اول، وزقفا می نگارم نامه عشق و وفا...
-
در همه دنیا،ندارم من کسی.ای خدا! مگر تو به فریادم رسی
پنجشنبه 7 شهریورماه سال 1398 09:26
وقتی بچه بودم بابام و مامانم تو خونه خوانندگی میکردند.و من هم از یازده سالگی صدامو کشف کردم.برای خودم خوندم و دیدم اوا چقدر خوشم میاد.ادامه دادم و جسارت پسدا کردم جلوی خانم معلم تو کلاس بخونم و جلوی ناظم سر صف مدرسه بخونم و ..... خدایا شکرت که به من صدای قشنگی داده بودی. ولی افسوس،الان دیگه صدا ندارم.خراشیدگی تار های...