-
روز از نو روزی از نو
سهشنبه 5 شهریورماه سال 1398 09:06
چه روز قشنگی بوده تا به الان که ساعت نه(9) صبح است.هوراااااااا جانم جان! رفتم حیاط دانشکده رو زمین چمن صبحانه خوردم زیر درخت گردو سه تا گردو شکستم و خوردم و خوشحال شدم.کمی قدم زدم.وخبر دلشاد کننده ای دریافت کردم.گرچه بدون عینک نمی توان ببینم ولیکن به خودم نهیب زدم بنویس هرچند کم. روز خوبی درانتظار تو خواننده این سطور...
-
هیدراته
دوشنبه 4 شهریورماه سال 1398 08:22
دکتر گفته بدنت باید هیدراته باشه به این مفهوم که کمتر از ده لیوان آب ننوشی و حتی بیشتر تا دارو از بدنت بتواند دفع شود و با خودش اسید اوریک اضافه را ببرد. کلمه جالبیه هیدراته
-
حالمو گرفته این داروی عوضی
یکشنبه 3 شهریورماه سال 1398 09:06
به دکتر میگم : آقای دکتر برام توضیح بدین چه اتفاق ژنتیکی برام افتاده ؟ دکتر میگه : همونجور که خودت هم میدونی ، تو بیست و سه جفت یعنی 46 کروموزوم داشته ای ؛ که کروموزوم شماره یک تا 8 هیچ مشکلی ندارند به کروموزوم نهم (9 )که رسیده است یه بازو اضافه پیدا کرده . میگم : خب از کجا بهش اضافه شده؟ میگه : کروموزوم شماره بیست و...
-
یه بیماری مزمن
پنجشنبه 31 مردادماه سال 1398 14:50
از سال نود و یک (91)تا حالا یه بیماری شیک با منه.که هیچ کاری به کارم نداره.فقط وقتی آزمایش خون میدم،مسئول آزمایشگاه فکر می کنه اشتباهی رخ داده، زنگ میزنه خانم! نمونه خون شما ناکافی بوده، باز بیایید آزمایشگاه،ما نمونه خون جدید بگیریم. تازگی ها از یه پزشک پرسیدم: دکتر ! من مشکلی دارم آیا؟دکتره میگه : سیگاری هستی؟میگم:...
-
اگر مطلع شدم مرگم نزدیکه....
یکشنبه 27 مردادماه سال 1398 08:30
سعی میکنم خاطرات شیرین دوران فرزند پروری ام را بنویسم. راز موفقیت هام در زمینه ....را بنویسم و... اما در من ایجاد شک میکنند که:" تو بادمجان بم هستی و آفت نداری پس دست نگه دار." و میترسم روزی که اعلام میکنند حالا شروع کن ؛دیگه نفس برام باقی نمونده باشه که بنویسم اه دیروز یه پسره شاگرد اول دانشگاه را دیدم؛ با...
-
عمر کمه، صفا کن
پنجشنبه 24 مردادماه سال 1398 06:03
چهل و دو سال پیش با اعلام نتایج کنکور من هق هق گریه میکردم که چرا باید رشته پرستاری قبول شده باشم.!؟ والان چهل و دو سال بعد با خودم میگم من چگونه قبول کردم این رشته درس بخونم و کار کنم و حتی بخش بیماران روانی را ببینم و در آنجا حضور یابم!؟ من کی باورم نیشد با شرایطی که نمی پسندم کنار بیایم. الان از من با همه مقاومت...
-
اعمال سلیقه
سهشنبه 22 مردادماه سال 1398 10:31
این روزها در حال تهیه وسایلی هستم تا خونه را تغییر اساسی بدم. میخوام همه رنگ های خونه را به سبز و کرمی تغییر بدم.
-
بیماری میلوپرولیفراتیو
یکشنبه 20 مردادماه سال 1398 05:34
از سبزی و گرمای بهاران خبری نیست امسال هم از مرگ زمستان خبری نیست بیهود ه به مهمانی قلبم نشتا بید بر سفره احساس من از نان خبری نیست بر بستر سهراب دلم دیر رسید ید در کالبد سرد من از جان خبری نیست به من زنگ زده و میگه " بیماری میلو پرولیفراتیو " برام تشخیص داده شده و گریه می کنه. حق داره ناراحت باشه .ولی...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 18 مردادماه سال 1398 04:53
عید قربان
-
کنترل احساسات
دوشنبه 14 مردادماه سال 1398 08:47
نامه یکی از دانشجویان کلاس درس روان شناسی دانشکده اردیبهشت 77 استاد محبوب و گرامی من سلام علیکم ان شاء الله از کار زیاد و مطالعه و تحقیق و تدریس و ارزشیابی و...خسته نباشید و در حالیکه خیلی سلامت و سر حال هستید. این متن ناقابل و وقتگیر را بخوانید نکته ای که جهت بیان آن مزاحم اوقات شریف تان می شوم اینست که اولا از زحمات...
-
شرایط زندگی زنان در ایران
یکشنبه 13 مردادماه سال 1398 11:45
در تمام طول زندگی برایم مهم بوده زن در زندگی چه احساسی دارد. علت آنهم شدت علاقه ام به مادرم و خواهرام بوده است. خودم را به عنوان زنی که حقوقی دارد نگاه نمی کنم. کوچکترین محدودیت را بر نمی تابم. از خودم دفاع میکنم. و از زنانی که به مردان کمک میکنند تا آنها ایجاد محدودیت کنند خشمگینم. خوشحالم که همسرم به خواهرش میگوید...
-
نقد بر بچه مردم (جلال ال احمد)
یکشنبه 13 مردادماه سال 1398 04:59
د . رفتارهایی کالاوار ، غیرانسانی و از قالب و محتوا تهی شده ، امری کاملا طبیعی و منطقی جلوه می کند . نظامی که از زن – این برده ی خانگی – می خواهد که این گونه باشد و مدام در گوش او زمزمه می کند : … این زنانگی توست ! نظامی که از زن می خواهد در جایگاهی قرار گیرد که از نظر اقتصادی همیشه وابسته ی مد است … جیره خوار دیگری...
-
جوانی کجایی؟
دوشنبه 7 مردادماه سال 1398 08:21
اوایل که مینوشتم هر روز ساعتها فکر میکردم چگونه بنویسم.اما حالا میام بنویسم که بگم اینجا هنوز داره زندگی میکنه
-
مشکلاتی را که فرزند روانی برای والدین خود ایجاد کرده
یکشنبه 6 مردادماه سال 1398 08:39
مهندس ...خشمگین بر بالین فرزند بیمار روانی خود ایستاده بود. میگفت : لحظه ای در خانه از دستش آسایش نداریم؛ همه عمر در رنج زندگی کرده ایم. این هفته برای اولین بار مادرش را با او در خانه تنها گذاشتم و رفتم عروسی فرزند دوستم. مادرش را قصد داشته بکشد. عاجزمان کرده.کاش می شد از شر او رها شد. برای دانشجویان توضیحاتی دادم که...
-
گویا خیانت نه شاخ داره نه دم(خیانت که شاخ و دم نداره)
پنجشنبه 3 مردادماه سال 1398 16:58
: چندی قبل مرد جوانی به پلیس فتا مراجعه و از ارتباطات غیرمتعارف همسر خود در فضای مجازی با فرد خاصی خبر داد و گفت: به دلیل چتهای طولانی و حضور همسرم در شبکههای اجتماعی و بخصوص اینستاگرام و همچنین بیعلاقگی وی به امور خانه و همسر داری، متوجه ارتباط غیرمتعارف او با فرد خاصی شدم و این امر باعث مشاجرات خانوادگی در فضای...
-
نوشتن برای آنکه ...
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1398 13:51
مینوشتم تا فریاد بزنم مینوشتم تا نوشتن بیاموزم می نوشتم تا جلب توجه کنم مینوشتم تا تخلیه هیجانی شوم اما دیگر نمی دانم چرا نوشتنم نمیاد
-
کچل نشو...
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1398 09:13
ضرب المثل معروفی هست ''کچل نشو،هر کچلی شانس نمی یاره''حالا تو جامعه تو دهن مردم افتاده که'' شهردار نشو، هر شهردار شانس نمیاره''. چقدر ما مردم از سرنوشت،غافل ایم.
-
کلام نافذ
یکشنبه 23 تیرماه سال 1398 06:22
بعضی وقتها از کلام بعضی ها انچنان میخکوب میشم.چشمام از حدقه بیرون میزنه،که نگو. بعضی انسان ها اعجاب بر انگیزند.یعنی متعجب میشم چرا به ذهن من نرسیده این چنین بگویم.خیلی لذت میبرم با چنین کلماتی و جملاتی اعجابم بر انگیخته شود.گاهی در سکوت هیچ محرکی نمی یابم تا ازخمودگی خارجم کنه.دیدن این چنین انسان ها آرزویم است.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 تیرماه سال 1398 06:31
داشتن وبلاگ جالبه.شما هم اگر وبلاگ نویسی کرده اید از تجربه خود برایم بنویسید. اوایل که تو فضای مجازی مینوشتم تو سایت ایران بحث بود. بعدها از سال هشتاد و دو یعنی شونزده سال پیش با وبلاگ هم آشنا شدم. نوشتن از بار هیجانی ام کاست. دلم میخواست فریاد بزنم و بگم عصبانیم.ولی خویشتن داری کردم و نوشته هام نافذ شد. بعضی ها...
-
بررسی دیدگاه ها و تجربیات دانشجویان پسر و دختر، از همکلاسی بودن با جنس مخالف ،و پیامدهای آموزشی آن
چهارشنبه 19 تیرماه سال 1398 07:56
ز مینه و هدف : برقراری ارتباط موثر و غیر موثر بخش اصلی فعالیتهای زندگی ما را ، تشکیل می دهد . هدف از مطالعه حاضر ، بررسی دیدگاه ها و تجربیات دانشجویان پسر و دختر، از همکلاسی بودن با جنس مخالف ،و پیامدهای آموزشی آن بوده است . روش بررسی: این مطالعه، یک تحقیق کیفی است؛ که مشارکت کنندگان آن ، دانشجویان پرستاری، دانشگاه...
-
آلودگی هوا و این ریه من
یکشنبه 16 تیرماه سال 1398 08:47
رفته ام دکتر تا ببینه حال ریه ام چطوره.از من می پرسه سیگاری که نیستی میگم ابدا میگه در معرض فرد سیگاری هستی ؟میگم نه.هم پدر و هم همسر و هم دوتا پسرم قید سیگار کشیدن را زده اند و ازین بابت احساس خوشبختی میکنم.میگه پس این ریه معیوب به چه علت کم به تو خدمات اکسیژن رسانی میکنه؟میگم جدی میگین دکتر؟ ای داد و بیداد.پس من...
-
گونی پنبه
شنبه 15 تیرماه سال 1398 13:24
جالبه براتون بگم یه خواهر شوهر محترم را تو مراسم عزاداری پدر شوهرش دیدم ؛ که به همسر برادرش ، که او را در آغوش گرفته بود؛ تا دلداری دهد ؛ می گفت: تو ،"گونی پنبه ای." و زن برادرش که پزشک بود میخندید و غرق بوسه اش میکرد. من خیلی در خماری هستم تا بدانم این اصطلاح یعنی چه؟ العجب! راستش را بخواهید فکر می کنم داره...
-
پویش ملی کنترل فشار خون
جمعه 14 تیرماه سال 1398 05:04
فردا شنبه پانزدهم تیر پایگاه های سنجش فشار خون به کار خود پایان می دهند.از بیست و هفتم اردیبهشت کار این پویش آغاز شده بود.بیست و پنج ملیون نفر ایرانی مورد بررسی قرار گرفتند و موارد جدید فشارخون بالا شناسایی شدند.به انها توصیه شد نمک کمتر مصرف کنند و زرد الو ،سیب زمینی،گوجه فرنگی و موز مصرف کنند تا پتاسیم وارد بدن شان...
-
بسیج ملی کنترل فشارخون
چهارشنبه 12 تیرماه سال 1398 18:27
با وجودیکه در شرف بازنشستگی هستم ماموریت یافتم در این بسیج شرکت داشته باشم.از ساعت هشت و نیم تا دوازده و نیم طرح غربال گری شروع شد و چهار نفر از چهل نفری که فشارخون شان را گرفتم دارای فشارخون بالا بودند.
-
سریع الانتقال
سهشنبه 11 تیرماه سال 1398 08:12
ساعت کار آموزی دانشجویان به پایان رسید. همه با هم بخش را ترک کردند. از زیر درختان بلند کاج میگذشتند که یک جوجه کلاغ قضای حاجت کرد و بر سر دانشجوی دختر تر گل ورگل آن امد که نمی بایست. بدون فوت وقت با همکلاسی خود به درون دستشویی خزید .روسری از سر به در آورد آن رت شست و روسری را به دست دوستش داد تا ببرد رختشوی خانه...
-
پایان چهل و دو سال وابستگی به دانشگاه
یکشنبه 9 تیرماه سال 1398 15:06
سال پنجاه و شش که کنکور میدادم،چه میدونستم قبول میشم دانشگاه اصفهان و تا به امروز به نحوی وابسته اونجا میمونم.نوزده ساله بودم که مهر ماه به عنوان دانشجو رفتم سر کلاس تو دانشگاه نشستم و آن نشستن سر کلاس تا به امروز ادامه یافت.خوابگاه دانشجو های رشته ما طبقه بالای اتاق اساتید مان بود و مجموعه کتاب خانه ،آشپزخانه،کلاس ها...
-
شرح قصه تلخ زندگی زنی شجاع که اشکم را در آورد.
سهشنبه 4 تیرماه سال 1398 08:37
زندگی تلخ دختری که در11سالگی عروس شد فقط به عشق چرخ و فلک تهران رکنا: اگر یک بار سوار مترو شده باشید، زنان و دخترانی را دیده اید که دستفروشی می کنند. از روسری و لوازم آرایش گرفته تا زعفران و نان شیرمال خانگی. پیر و جوان ندارد. آنها برای یک لقمه نان از صبح از خانه بیرون می زنند و تا شب روی پا هستند از این خط مترو به...
-
یه یاد داشت قدیمی به جا مانده از یازده سال پیش من
دوشنبه 3 تیرماه سال 1398 08:25
روز شنبه ساعت چهار و نیم صبح یازدهم خرداد 87 از خواب تازه بیدار شده ام.آیا خواب هم دیده ام؟ هیچ بیادم نمیاد. دوستی میگفت : سیلی نقد را رها کرده ای به امید حلوای نسیه؟ پس اون شعر خیام را نشنیده ای که میگه :گویند کسان ، بهشت با حور خوش است من می گویم که آب انگور خوش است این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار کآواز دهل شنیدن...
-
عجب از روزگار
یکشنبه 2 تیرماه سال 1398 06:55
دیده ام که می گویم بعضی ها آرزو می کنند صبح بشه تا صبحانه را به رگ بزنند و لذت ببرند و بعضی ها خدا خدا میکنند صبح نشه برای وعده صبحانه که ندارند شرمنده خانواده شوند . اگر دستم رسد بر چرخ گردون از او پرسم که این چین است و آن چون؟! یکی را داده ای صد گونه نعمت یک را نان جو آغشته در خون
-
مهارت کنترل خشم
دوشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1398 14:01
آیا برای شما پیش آمده خشمگین شوید و دست به کاری بزنید که بعد از فروکش کردن خشم،باعث شرمندگی شما شده باشد؟ هر انسان تجربه احساس خشم را دارد؛ ولی بعضی ها اهمیت نمی دهند که خشمگینی آنان منجر به آسیبی به دیگران بشود و بعضی ها از هر نوع آسیب رساندن به دیگران خود داری کرده و به خود آسیب می رسانند . هر فرد در صورتی خشمگین می...