نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

مرا چه شده؟

از روز اول مهر 50 نفر دانشجوی ترم یک رشته تغذیه را تحویل  دادند

مدرسه ها وا شده

کسانی که فرزند دارند و امسال مهر ماه او را به مدرسه میفرستند احساسات متفاوتی را تجربه می کنند خوبست شما هم یک خبرنگار مبتدی باشید و یه خبر تهیه کنید و برای خودتان هم که شده در جایی به ثبت برسانید .حالا دم در مدرسه بین دانش آموزان از والدین و حتی از معلم ها .ایده خوبیه آزمایش کنید تا باورتان شود.


اوّل مهر رسید و من در همان " اوّل آ " بودم

مثل گنجشک دلم می زد، مثل گنجشک رها بودم

پای یک پنجره میزی بود، چه تقلّای عزیزی بود

پنجره راه گریزی بود، خیره در پنجره ها بودم

پشت هر پنجره دنیایی ست ، چشم وا کردم و بستم ، آه

من کجایم؟ تو کجا؟ با خویش در همین چون و چرا بودم

گفت : بابا دو هجا دارد... نام من چار هجایی بود

نان یکی... آب یکی ... باران... مثل باران دو هجا بودم

گفت: هر حرف صدا دارد... در سکون حرف زدم با خود

هم صدا بودم و هم ساکت ، نه سکوت و نه صدا بودم

گفت: دلتنگ که ای؟ خندید... گریه کردم که پدر... خم شد

آه بابا، بابا، بابا، سخت دلتنگ شما بودم

جنگ شد، پنجره ها افتاد ، بچّه ها تشنه سفر کردند

هشت نهر آینه جاری شد، تشنه در کرببلا بودم

گفت: هی هی! تو کجایی؟ تو ... راست می گفت، کجایم من؟

تو نبودی... تو چهل سال است... من... اجازه؟... همه را بودم

تو چهل سال همه غایب... تو چهل سال همه در خویش...

من چهل سال، خدای من! من چهل سال کجا بودم؟                             علیرضا قزوه