نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

ماهیت لذات

انسان خلقت شد  خلق الانسان (انسان خلقت شد)او عجول بود و هلوع بود و ضعیف بود جزوع بود.

در بهشت برین زندگی میکرد تا شیطان او را بفریفت و قسم یاد کرد که  خیرخواه اوست و پیشنهاد داد از میوه ممنوعه بخور و به خدا تهمت زد که میخواهد مبادا که تو جاودانه شوی ؛پس از میوه ممنوعه نخوری .پس هر دو (آدم و حوا)از میوه ممنوعه خوردند و از بهشت بیرون شدند ؛هبوط کردند و حتی از هم دور افتادند به طوریکه کارشان در تنهایی گریه بود تا بعد از گذراندن دوران مجازات دوباره به هم رسیدند و حداقل از تنهایی رهایی یافتند ولیکن غم شان دوباره با قتل هابیل به دست قابیل آغازی دیگر داشت.

خب این میوه ممنوعه که با خوردن آن پی بردند جنسیت شان با هم متفاوت است و میتواند وسوسه انگیز باشد که اگر با هم باشند لذتی را میتوانند جستجو کنند که متفاوت از دیگر لذات است چه بود کاری نداریم .حالا شما فرض کن سیب بود.

اما ماهیت لذت ممنوعه چه بود؟

چرا بایستی لذتی را بر بندگان خود حرام کند؟او که مهربان است.

شما هر نوع لذتی را کسب کنی از ارتباط با جنس مخالف خود که در آن به ادامه رابطه تشویق شوی و تعهدی در آن شرعا نباشد ...

من حکم نمی دهم

داشتم حکم رابطه تلفنی اس ام اسی و چتی دو جنس مخالف را از اینترنت جستجو می کردم که...

من هم مثل شما ...

ولیکن محاسبه کنید از وقتی موفق شده اید از این تکنولوژی پیشرفته استفاده کنید تا به امروز بر بارگناهان خود چقدر افزوده اید.

اوصیکم و نفسی بتقوی الله

تقوی الهی پیشه کردن توصیه امام جمعه شهر ما در نماز جمعه است.

هر گونه ارتباطی که شما از آن لذت ببرید ولیکن عموم انسان های اطراف شما با دیده تعجب از نوع رفتارتان به آن بنگرند و شما به حساب زرنگی خود بگذارید...؟

چیه؟/

خودتان فکر کنید من نمیگم

ای که نگاه تو چراغ جادوست

نازنین پسرم برای تعطیلات عید نوروز برگشت شهر خودش.با علاقه فروان سفره شام چیدم براش.باباش هم کیک و میوه خرید.منتظر ماندم تا ساعت هشت شب که رسید.دیدم ای وای،چقدر لاغر و استخوانی شده این پسر.ازبس اوضاع خوابگاه های دانشجویی برای سلامت دانشجوها نامناسبه.نه خواب راحت، نه تغذیه خوب و نه استراحت.ولی چون جوانند متوجه نمیشن چقدر کسری دارند.با نیروی جوانی سختی ها را تحمل میکنند.نگاهش گویی نگاه جادوست.که اینقدر به بدنم نیرو وارد میشه؛ بدون هیچ سختی غذا درست کنم.سبزی و سالاد تهیه کنم .خدایا مادران را دریاب.روزی تو بیمارستان محل کارم داشتم میگفتم چقدر غمگین این پسر هستم که بدون من تو خونه تنها مونده و غذاشو باید خودش به تنهایی بخوره. مستخدم بخش گفت :حالا خوبه چیزی هست بخوره.بچه من که چیزی هم نیست بخوره.علاوه بر اینکه تنها هم مونده.از خجالت  مُردَم.همه بچه ها برای والدین به خصوص مادرا عزیزند.شرم دارم از مادرانی که قادر به تهیه غذا ولباس برای بچه هاشون نیستند.