نیمه شب است و صدای بلند رادیو را از آپارتمان پائینی می شنوید.
هفته گذشته پیرمردی که در آن منزل سکنی داشت دار فانی را وداع گفت و شما نگران همسایه جدیدی که جایگزین او می شد بودید. هیچ اطلاعی نداشتید که چه کسی ممکن است جای او همسایه شما شود، و بعد هم داستان های بدی از دوستان خود شنیدید. در یک مجموعه آپارتمان مسکونی، حضور همسایه های نامناسب می‌تواند زندگی را تلخ نماید. اکنون بدترین نگرانی های شما به حقیقت پیوسته است. در نیمه شب تصمیم می گیرد که اندکی دیگر صبر کنید. حتی اگر همسایه جدید فرد نامناسبی باشد، ترجیح می دهید اولین دیدارتان تبدیل به یک درگیری نشود. ساعت 1 بامداد رادیو هنوز با صدای بلند کار می کند. مگر چه میهمانی دارند؟ شما هم باید فردا صبح سر کار بروید. این چه فرد نادانی است؟ بالاخره به طبقه پائین می روید تا با این نادان در مورد رعایت حال دیگران صحبت کنید. به شدت به در ضربه می زنید و در باز می شود. تعجب می کنید چون منزل خالی است و هیچ وسیله ای هم در آن دیده نمی شود. نشانه ای هم از حضور همسایه جدید نمی بینید. وارد منزل می شوید. در اتاق پشتی چند قوطی رنگ و پارچه رنگی می بینید. یک رادیو به پریز اتاق متصل است.
اصلا همسایه ای در کار نبود، بلکه فقط یک رنگرز بی مبالات رادیو را خاموش نکرده است. همسایه جدید هنوز وارد آپارتمان هم نشده است. آن همسایه نادانی که بر اساس صدا برای خود خلق کردید اصلا وجود خارجی نداشته بلکه عصبانیت و دیگر احساسات شما خیلی واقعی وجود داشته اند. آرامش یافتن و خوابیدن باز هم برای شما مشکل است چون هنوز نسبت به این همسایه خیالی عصبانی هستید، فردی که تنها در ذهن شما وجود داشته است. شما این فرد شیطانی را خلق کردید تا دلیلی برای بلند بودن صدای رادیو داشته باشید، شاید اگر به آنجا رجوع نمی کردید تا چند روز بعد هم این قضیه ادامه می یافت.
پسرم از من خواست بهش بگم صفات یه زن خوب برای همسر گرفتن چیه؟
بهش به شوخی گفتم :
زن خوب فرمانبر پارسا
کند مرد درویش را پادشاه
بعد خندیدم و گفتم:" پسر عزیزم از شوخی گذشته زنی به درد زندگیت میخوره که واقعا دوستت داشته باشه .نگرانت هم باشه .در واقع به جای من برایت مادری کنه.
بعد اضافه کردم؛ ولی این نظر منه که مادرت ام .اگر از بابات بپرسی زن خوب چگونه زنی است؟ میگه : زنی که تمام محاسن مادرت را داشته باشه ولی معایبش را نداشته باشه که منو پیر کرد.
اگر از مامان من بپرسی میگه: زنی خوبه که خوش دست و پخت باشه و با دیدنش گل از گلت بشکفه .اگر از دایی ات بپرسی میگه: زنی خوبه که ازبابتش خیالت راحت باشه بدونی بدون تو هم حریف زندگی خودش و بچه هات هست و تو با خیال راحت میتونی به تفریحاتت برسی .اگر از عموت بپرسی میگه : زنی خوبه که به مادرت مهمونی بده؛ فامیل شوهر دوست باشه وبابت پذیرایی از خانواده شوهر منت نذاره .اگر از آقای همکارم بپرسی میگه : زنی که خانه داری و بچه داریش بهتر از کارکردنش در اداره باشه .اگر از پسر همکارم بپرسی میگه: زنی که برای غریبه ها آرایش نکنه و چون شوهرش هیچ لزومی به بزک کردن زن نمی بینه اصولا بزک کردن را فراموش کنه. اگر از علی دانشور پسر همسایه مامان اینام بپرسی میگه: زنی که به زیبایی مادرم پروانه به مهربانی او و به سازگاری او با مرد کج خلق باشه. اما اگر از برادرم قاسم بپرسی میگه : زنی خوبه که زن باشه مرد نباشه ادای مردا را در نیاره و از اینکه زنه دلشاد باشه. اگر از حبیب داداش دیگه ام بپرسی میگه :زنی خوبه که وسواس شستشو داشته باشه و یه خونه زندگی براق هر روز به تو تحویل بده .اگر از مجید برادرم بپرسی میگه :زنی خوبه که ادا در نیاره من ضعیفم لطیفم شکننده ام با تو تا نوک قله کوه همراهی کنه و کم نیاره .اگر از همکاربیمارستانی ام بپرسی میگه: زنی که هر چی تو پول در میاری با خون جیگر و جون کندن شبانه روزی ،یه جا خرج نکنه و برای دگر روز هم چیزی باقی بگذاره .اگر از مردای اصفهانی بپرسی چگونه زنی خوبه میگن: زنی که به استشمام بوی بریان بسنده کنه و از تو تقاضای خوراک بریان نکنه.(اشاره به یه جوک اصفهانی که با موتور همسرش را از جلوی بریانی همون غذای معروف اصفهانی عبور داد و گفت اگر همیشه زنی سازگار باشی از اینجا عبورت میدم.) اگر از کل عباس بپرسی چگونه زنی خوبه میگه : زنی که به تو بگه: قربونت برم کل عباس هم دکتری هم بزاز.