الان سه روز است کوچولوی ناز من وحید کنارمه.
برام از اونجا تعریف هایی میکنه.
آرام ترشده ام.
بهترم.
فردا مامان قراره تو یه مهمونی وحید را با همه فامیل روبرو سازد تا دیدارها تازه گردد.
امشب هم خونه عمه خانوم بزرگ همه جمع هستند تا او با فامیل پدرش هم دیدنی کند