نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

الان سه روز است کوچولوی ناز من وحید کنارمه.

برام از اونجا تعریف هایی میکنه.

آرام ترشده ام.

بهترم.

فردا مامان قراره تو یه مهمونی وحید را با همه فامیل روبرو سازد تا دیدارها تازه گردد.

امشب هم خونه عمه خانوم بزرگ همه جمع هستند تا او با فامیل پدرش هم دیدنی کند

نظرات 3 + ارسال نظر
مگنولیا پنج‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:26 ب.ظ

چشمتان روشن. امیدوارم خدا همیشه دلتون رو شاد کنه..

دیرین ! پنج‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:50 ب.ظ

با سلام
پیام مفصل شما رو خوندم
اولا از لطف تون نسبت بخودم ممنونم و میدانید که اهل مبالغه و تعارف نیستم .
اما در مورد نگرانی تون نسبت به فرزندان و تعالیم رفتاری شان - بخصوص الان که وارد جامعه ی سراپا تزویر بشدت استثنائی ایرانی شده اند - باید به سهم خودتون جدیت داشته باشین...
دنیای ما این نیست که دراین سالها آنها(جوانها) در محیط بسته و بسیاردور از واقعیت - شاهدند..آنها باید در درون و نه حتما از بیرون ، باور کنند که انسان موجود والائی هست که نباید مقلد کسانی باشد که هیچ دانش و آگاهی و اطلاعی بیشتر از محله و ده و شهر و دیار محدود خود ندارند...
آنها باید باور کنند که (دین) یک مطلب و موضوع و باور کاملا خصوصی باید باشد و هیچ ارتباطی نمیتواند با روند جامعه و قوانین متعالی و پیشرفته ی امروز داشته باشه.
آنها باید خودشان را برای دورانی آماده کنند که دیگر قصه و حدیث و منبر و زور و خشونت - در برابر واقعیت های درک و کسب و ثابت شده ی امروز- امری ( گذشته) و بساطی بهم ریخته و وسیله ای پوسیده و ...و....بیش نیستند.
به آنها بگوئید - به بهانه باور های مذهبی خود - دور و اطراف واقعیت های بدست آمده (علم امروز انسانی را) ندیده نگیرند و به نفع خودشان و برای فردای بهترشان - تا میتوانند (باز) و آزاد - کاوش کنند و بیاموزند...
مادران و پدران فهیم - باید نگران جامعه ای باشند که فرزندانشان درآن جمع به زور ـ ناچاری ـ باید خودش را دست بسته و اسیر یک مشت خائف و حقیر و بیهوده بداند.

تلخک از همیشه تلخ تر ! شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:45 ق.ظ

رضوان بانو - بطور اتفاقی به اسامی وبلاگ هائی که در نچاق نام برده ای توجه کردم و سراغ یکی از آنها که (بی حجاب) نام دارد رفتم و در بالای صفحه چشمم به شعاری افتاد که ناچار بجواب شدم - و اینک برای شما هم باز گو میکنم - خواستم درجریان باشی-

(( این ادعا که گفته شده (زیبایی هایت را در پوششی از صدف پنهان کردن نشانه حفظ امانت خدادادی است))))
بشدت نوعی اغفال - و یک عنوان و ادعای پوسیده و اثر درک مشتی شیاد و حقه بازی هست که ساده دلان را به بازی گرفته اند و فساد و ننگ و خود فروشی را تحت عناوین صیغه موقت و غیره - ترویج و به شکل گریه آوری توسعه داده اند...

زیبائی یعنی جلوه ای از دیدنی و تماشائی..... منتهی باین شرط که مرد را (گرگ) و زن را بره معرفی نکنیم......
باغ و بوستان - عرش و فرش عالم زیبائی همه برای تماشای مخلوق و در اختیار او قرار دارد - زن همانقدر تماشائی هست که مرد دیدنی است..... تردیدی نیست - اما اگر هر دو را آدم و انسان بدانیم...... که اگر غیرازاین ببینیم - چرا فساد و بدترین کثافت کاری ها را به راحتی زیر پوشش میگیرند و با هزار ترفند و تقلب از مردم مخفی میکنند؟؟؟
فاسد ترین زنها - هنگام نمایش خودشان ، از پوشش استفاده میکنند و کثیف ترین مردان!! در لباس عابد و زاهد- خود را متقی و مرشد و معلم!!! جا میزنند و قالب میکنند...
شما اگر اهل پویش و بینش هستی باید انسان آرزویت باشد که اگر انسانیت را دریافتی (زیبائی ها) را بی آنکه دستشان بزنی و خدشه ای وارد سازی به تماشا می نشینی و به خالق آن درود میفرستی.....))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد