نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

از تجارب خود بگویید

خانمی میگه من تجربه یک ازدواج نا موفق را دارم.به خوبی می دانم چگونه رفتار کنم که مردی به بهانه های...خواستگاریم نکند.و تا به حال هم خطری تهدیدم نکرده و نگاه غیر معقولی به من نشده می دانم برای حفظ حریم خود باید بکوشم و تنها خودم نقش اول را دارم.با اعتماد به نفس میگویم که امتحان کرده ام که همه چیز برای حفظ خود را داشته امبه لحن پیامک ها توجه دارم ارتباطات نادرست تلفنی اینترنتی ندارم و خود را به خوبی مدیریت می کنم مبادا... میگویم پیامک تا ن را ندیدم.تلفنم دور از دسترسم بود.اگر حدس بزنم انگیزه اش از این برقراری ارتباط سمت و سوی خاصی دارد &چراغ سبز ارتباط نامعقول است خنثی رفتار می کنم.از مردان سوآلاتی در مورد زنان بیوه به طور غیر مستقیم پرسیده ام تا مطمئن باشم به من نظر بدی نمیشه...

زل زله بم

تازه    چندروز بود کادو  خریده بودیم و برده بودیم برای عروس   جوان مان؛ که   شب یلدا را با هم تاصبح بگذرانیم.

نمی دانستم در آستین روزگار  چه   پنهان است   برای شب های بعد مان.

با ذکر خاطرات شب یلدا یی  از هم  جدا شدیم به خانه ها مان رفتیم ؛ مسواک زدیم؛ خوا بید یم؛

ولی  صبحی دیگر را ندیدیم   .چرا؟

شب  بود ؛همه جا تاریک بود؛ همه در خواب بودند؛  رهزن روزگار  آمد؛ طومار زندگی هامان را بست ؛  ولوله کرد زلزله ای به پا کرد و امیدهامان را در خاک کرد.

 تلی از خاک ،گوری دسته جمعی، خوابی شیرین تا ابدیت.

گنج هایمان را بلعید؛ جوانک هامان، زیبا رو ها یمان،

فردا های مان را.

بعد ها گفتند دوازده ثانیه طول کشیده ؛ دوازده ثانیه ای که هیچ به حساب نمی آید؛ یک  پنجم دقیقه

کمی کمترازربع  دقیقه

و چه  کسی میداند ؛نو عروسی دربستری از خاک خفته باشد؛یعنی چه؟

نو عروسی که قرار بود با دستانش  پی ریزی زندگی شادمان مرا بکند.

هشت سال است به رسم وفاداران  منتظر  میمانم ؛ شاید از خواب بیدار شوم و بگویند از کابوس وارهیدی بیدار شو ؛شاد باش؛ نوعروست را بزک کرده اند به انتظارت لحظه شماری می کند.