نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

اگر دین ندارید آزاده باشید

انی ذاهب الی ربی سیهدین 

من به سوی پروردگار خویش رونده ام پس او هدایتم خواهد کرد 

که خود فرمود :

واعتصموا بحبل الله ولا تفرقوا 

نیاز ما به ایمان و اعتقاد قلبی و اتحاد بر کسی پوشیده نیست

سیاسی بودن با دو مطلب

در پی حضور 50 میلیون نفری مردم ایران در راهپیمایی 22 بهمن، سایت های ضد انقلابی حامی جریان فتنه گر نوشتند: انقلاب ده سال عقب افتاد.

به گزارش خبرگزاری فارس، این سایت ها در پیوند اخبار و گزارش های خود برای احیای روحیه از دست رفته فتنه گران و دشمنان نوشتند: جنبش سبز اشتباه نکرد. جنبش سبز جوان است ونیاز به کمی صبر و حوصله دارد.
این سایت ها از جمله بالاترین، همچنین افزودند: متاسفانه این هم بود تمامی توان ما... انقلاب 10 سال عقب افتاد 

 

جناب حجت الاسلام سید حسن خمینی که در زمان حیات امام(ره) دوران کودکی و نوجوانی را طی می‌کردند احتمالاً تصویری صرفاً عاطفی از آن پیرفرزانه در ذهن دارند که علی القاعده آحاد ملت ایران نیز به این وجه شخصیت امام(ره) واقفند؛ اما نمی‌توان وجه «جلال» امام را نادیده گرفت و صرفاً به «جمال» پرداخت؛ وجه جمالی که اتفاقاً در همین برنامه «شاخص» در پیوند عاطفی بین امام (ره) و امت و روحیه مردمی و عارفانه و زاهدانه آن پیر سفر کرده به نمایش گذاشته شد. 

تصویری که آقای سیدحسن خمینی قصد دارند از امام(ره) ارائه نمایند تصویری زیبا اما خنثی است. آدم ناخودآگاه یاد روزنامه‌های ‌عصر اصلاحات می‌افتد که در شمایل حضرت علی (ع) در دستان آن حضرت به جای ذوالفقار، دسته گل گذاشته بودند! عطوفت و رحمانیت علی(ع) شهره عالم است اما آیا می‌توان ذوالفقار را از دست اسدالله الغالب گرفت؟ آیا می‌توان تصویری سانسور شده از شیر بیشه شجاعت و فاتح بدر و حنین به دست داد؟ 

امام (ره) مرجعی عالیقدر، فقیهی عارف، فیلسوفی مبرز و حتی شاعری لطیف منظر بودند اما آنچه که امام(ره) را امام(ره) کرد، مجاهدت و مبارزه عظیم ایشان در برابر جبهه استکبار و استبداد و نفاق و تشکیل جمهوری اسلامی مبتنی بر آموزه‌های ‌سیاسی اسلام و تشیع بود. هیچ کس منکر ابعاد ذی‌قیمت شخصی و معنوی امام(ره) نیست اما قله‌ای که نام خمینی بر فراز آن می‌درخشد، «ولایت فقیه» به مثابه یک نظریه اصیل اسلامی است که بر مبنای آن، دین از حوزه عبادات فردی به حوزه اجتماعیات و سیاست وارد می‌شود. امام برای تحقق این اصل اصیل سال‌ها مبارزه کرد، خون دل خورد، تبعید رفت، با آمریکا ‌و اسرائیل و شاه و صدام و منافقین درافتاد و هیچ گاه از اصول خود در برابر این جبهه عقب‌نشینی نکرد. ذوالفقار خمینی(ره) را نمی‌توان با تحریف و سانسور در غلاف کرد و تصویری دیگرگونه از ایشان ترسیم کرد. 

جناب آقای سیدحسن خمینی به خاطر بیاورند این امام راحل (ره) بود که می‌فرمود: «نباید به خاطر رضایت چند لیبرال خودفروخته، به گونه‌ای اظهار نظر کرد که حزب‌الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی از مواضع اصولی‌اش عقب‌نشینی کرده است.» 

هم ایشان بود که اظهار نگرانی می‌کرد که می‌ترسم ده سال بعد عده‌ای بنشینند و بگویند حکم سلمان رشدی مغایر با اصول دیپلماتیک بوده است! 

و اما یک سؤال جدی‌تر این است که جناب حجت‌الاسلام سید حسن خمینی طی این همه سال‌ها که عناصر مطرود امام(ره) علیه ایشان قلم‌فرسایی می‌کردند چرا احساس وظیفه برای نامه نگاری نکردند؟ چرا ایشان و مؤسسات تحت نظرشان در پاسخ به آن همه اتهامی که در قالب خاطرات آقای منتظری به امام(ره) وارد شد و در تمامی سایت‌های ‌ضدانقلاب منتشر گردید موضعی چنین قاطع اتخاذ نکردند و بلکه برعکس مریدان آقای منتظری را در مؤسسات مسما به نام امام(ره) بر صدر نشاندند؟ آیا انتشار فیلم مواضع امام(ره) در برابر منافقین و بنی صدر که واقعیت مسلم تاریخی است چهره امام را مخدوش می‌کند یا آن خاطرات کذایی و کذب آقای منتظری که در سرتاسر آن، از امام(ره) چهره‌ای خشن و بی منطق و دیکتاتور ارائه می‌شود؟ این تذهبون جناب سید حسن‌آقا؟