-
[ بدون عنوان ]
جمعه 20 فروردینماه سال 1389 06:35
تا سر و کله ناز تو پیدا میشه
-
بیماری لوپوس
پنجشنبه 19 فروردینماه سال 1389 16:24
زهرا پناهی دانشجوی پرستاری بود و مبتلا به بیماری اتو ایمون با نمره عالی فارغ التحصیل شد و مرد به همین سادگی خواهرش دکتر داروساز بود یک روز ازش پرسیدم زهرا ،دستات از چی زخم شده؟ گفت : بیمارم،خانم . و زخم ها به همین دلیل است گفتم : باید چه کرد؟ گفت :چاره ای نیست دوستاش گفتند : ممکنه بمیره و عمر طولانی نکنه و من متعجب پس...
-
کودکان و این روزگار؟
چهارشنبه 18 فروردینماه سال 1389 06:19
به گزارش یک پژوهش میدانی بر روی 585 کودک کار خیابانی در گروه سنی 6 تا 18 سال که به منظور اطلاع از وضعیت زندگی این کودکان صورت گرفته است نشان می دهد 50 درصد این کودکان توسط صاحبان کار خود مورد آزار قرار گرفته اند. پیش از این یک گزارش رسمی نشان می داد که ۴۱ درصد از کودکان کار مورد بررسی بهزیستی، مورد کودک آزاری قرار...
-
اولین روزهای کاری سال هشتاد و نه
سهشنبه 17 فروردینماه سال 1389 06:34
شنبه تا دوشنبه بعد از حدود بیست روز تعطیلی بایستی با شش تا دختر دانشجو می رفتم بخش روانپزشکی قارابی دانشجوها درباره بخش خوشبین نیستند اونا فکر میکنند بیمار روانی بی منطق است و نوسان خلق او باعث میشه بی مقدمه جلو بیاد و درگیری فیزیکی پیدا کنه و سنگ رو یخ بشن. ولیکن خیلی زود متوجه شدند ازبد روزگار گذر اینا افتاده به بخش...
-
قرعه فال بنام من دیوانه زدند
دوشنبه 16 فروردینماه سال 1389 06:34
این شعر را سرچ کن صد و سی و هفت هزار بار تکرار شده چرا؟ آیا صد و سی و هفت هزار نفر درباره اش نوشته اند؟ استاناد به این شعر شده؟ داشتم مطلبی می خوندم از یک محکوم به اعدام که فقط نوزده ساله است و به زودی قراره قصاص بشه میگفت پدرم را در سن نه سالگی از دست داده ام اول راهنمایی ترک تحصیل کرده ام و ... میگفت مادرم تنها پسرش...
-
سال نو مبارک باد
پنجشنبه 12 فروردینماه سال 1389 08:37
-
خواب ببین بگو تا...
دوشنبه 9 فروردینماه سال 1389 08:00
دیشب (البته بعد ازطلوع سپیده)در خوابی عجیب می دیدم ....وحشت زده از خواب پریدم و بدنم مث ...به لرزه افتاده بود راستی چرا این خوابها را میبینیم نه کابوس نبود نمی دونم شایدم بشه اسمشرا کابوسی گذاشت ولیکن تو خواب التماس میکردم... شما هم شده خوابی ببینید که بعد ازبیدار شدن اثرات نامطلوبی بر شما گذاشته باشه؟ راستی این درد...
-
تبریک سال نو
یکشنبه 8 فروردینماه سال 1389 08:16
بهمن ماه گذشته با پنجاه و یک سال زندگی تصمیم گرفتم سکوت پیشه کردن را تمرین کنم خیلی پر حرفی کردن را مورد آزمون قرار داده بودم و این بار میخواستم سکوت کردن را پس از سالها تاخیر انداختن بیازمایم ولی سخت بود از من بعید می نمود غمگینی به سویم حمله ورشد سکوت نشان از انفعال دارد و رسوب هایی بر روی جسد بی حرکت و ساکن از درد...
-
عاشق نشدی اگر که نامی داری
شنبه 7 فروردینماه سال 1389 10:36
عاشق شو و مستی کن ترک همه هستی کن
-
عید ها چه ها کرده ام
چهارشنبه 4 فروردینماه سال 1389 10:12
تا دوازده سالگی: هر ساله عید را در بی خبری و شادی زاید الوصفی گذرانده ام از دوازده تا بیست سالگی: هر ساله عید را با بی تفاوتی و بی میلی گذرانده ام از بیست و یکسالگی تا بیست و سه سالگی :عید را با رنج غم و ادنوه گذرانده ام ازبیست و چهار سالگی تا پنجاه و یکسالگی: عید را با همسرم بعد با بچه ها با خانواده همسر در عزاداری...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 1 فروردینماه سال 1389 05:59
سال نو مبارک سالی پربار شاد موفقیت آمیزبرای شما باد
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 اسفندماه سال 1388 06:31
سلام صبحی دیگر و قدمی نزدیکتر دفتر خاطرات سال 77 را میخوندم هنوزم همونچور مینویسم
-
جایزه نوبل برای اینترنت؟!
چهارشنبه 26 اسفندماه سال 1388 08:00
یادش به خیر اوائل که با اینترنت آشنا شده بودم شب عید کارت پستال هامو ازین طریق واسه بعضی دوستان این دهکده فرستادم اون سال عید کمتر غم و غصه خوردم از اینجا به دوست دنیای نت آریا تبریک سال نو را پیشاپیش میگویم
-
تصور کن تصور آری تصور
سهشنبه 25 اسفندماه سال 1388 11:35
به انتهای سال شمسی نزدیک می شویم بشمار شمارش معکوس محاسبه کن سال گذشته چگونه آغاز شد چه ها کردی؟ چه هدفها داشتی ارزیابی کن به کدام ها جامه عمل ÷وشاندی؟ چه موانعی داشتی؟ احساست در برابر موانع موجود چه بود؟ برای برداشتن موانع چه خواهی کرد؟ تعریف جدیدی بکن از آنچه ÷یش روی توست نعمات الهی را که مشاهده کردی بشمار. خوشبختی...
-
کو آن دستان نوازشکر؟
سهشنبه 25 اسفندماه سال 1388 05:35
مادرانه به کامش شهد شیرین شیر و عشق را یکجا می ریزد آنهم بی منت
-
صدای کفش پاش میاد
یکشنبه 23 اسفندماه سال 1388 09:51
تو راهه با کوله باری از... از حوادث تلخ و شیرین ما از محتویات کوله بارش بی خبریم چون نمی خواد اطلاع حاصل کنیم چی در راهه میگه بذار خوب شروع کنی بعد یکی یکی در میارم نشونت میدم طی یکسال فرصت و من چه می دانستم سال دی که در آستینش چیست برایم امروز درست هفت روز قبل از سال نو هنوز خونه تکانی من به پایان نرسیده تو و من و او...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 اسفندماه سال 1388 12:22
جالبه
-
زمزمه
دوشنبه 17 اسفندماه سال 1388 15:56
چه کج رفتاری ای چرخ چه بد کرداری ای چرخ سر کین داری ای چرخ نه دین داری نه آئین داری (نه آئین داری) ای چرخ
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 اسفندماه سال 1388 06:16
صبح ها زود بیدار میشم نمیدونم تو اون ساعت چکار میشه کرد خیلی دلم میخواد نماز شب بخونم و به چهل نفر اعم از مسلم و مومن دعا کنم بعد هم هفتاد بار از گناهانی که در طول سالها زندگی ماهها نمایشگری و هفته ها خودنمایی و روزها خود شیزینی و ساعتها دو رویی و لحظه ها تردید و دودلی مرتکب شده ام از خدا عذر بخواهم ولی کو اراده؟ذهنم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 15 اسفندماه سال 1388 15:32
کنجکاوی هم حتما حدی داره یه روز حس کنجکاویم مرا علاقه مند میکرد به جستجو بپردازم ولی امروز به خاطر ارضای این جس باید جوابگوی....
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 15 اسفندماه سال 1388 09:53
جماعت بیکاری که همیشه دنبال چنین موضوع هایی بودند وکنار پیاده رو جمع شده بودند،مرا مطمئن کردند که درست آمده ام. نزدیک تر آمدم وبه سختی از میان جمعیت رد شدم. همه ساکت ایستاده بودند وفقط تماشا می کردند.همه چشم ها به مادر بود که گوشه پیاده رو ایستاده بود و روبه"بابایی" فریاد می زد: -این یه قدم رو دیگه کوتاه نمی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 15 اسفندماه سال 1388 09:52
جماعت بیکاری که همیشه دنبال چنین موضوع هایی بودند وکنار پیاده رو جمع شده بودند،مرا مطمئن کردند که درست آمده ام. نزدیک تر آمدم وبه سختی از میان جمعیت رد شدم. همه ساکت ایستاده بودند وفقط تماشا می کردند.همه چشم ها به مادر بود که گوشه پیاده رو ایستاده بود و روبه"بابایی" فریاد می زد: -این یه قدم رو دیگه کوتاه نمی...
-
خبر مربوط به شغل ما
جمعه 14 اسفندماه سال 1388 07:10
۱۲ اسفند ۱۳۸۸ وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی بر اختصاص 10 درصد تخت های عمومی بیمارستانها به بخش روانپزشکی تاکید کرد. به گزارش با خبرنگار واحد مرکزی خبر ، وحید دستجردی ارتقای سلامت روان را از اهداف راهبردی وزارت بهداشت برشمرد و گفت:در این وزارتخانه چهار کارگروه درباره سلامت روان تحقیق می کنند. وزیر بهداشت همچنین...
-
دغدغه ذهنی یه بیمار بستری
چهارشنبه 12 اسفندماه سال 1388 11:42
وسط یه جمع ده نفره دانشجو(ده تا دختر ده تا پسر)یه بیمار روانی(مرد)از من یه سوآل پرسید خانوم این قطعه شعر از کیه؟ میتونید بیاد من بیارید؟ واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر می کنند چون به خلوت میروند خود کار دیگر می کنند گفتم بچه ها کتاب حافظ را برایش بیاورید تا کامل بخونه
-
تصنیف های موثر بر تربیت
چهارشنبه 12 اسفندماه سال 1388 11:39
این تصنیف سروده کیه؟ خواننده اش را می شناسم عالی خونده من ازین دنیا چی میخوام؟ دوتا صندلی چوبی که من و تو رو بشونه( بنشاند) برای گفتن خوبی واقعا ما ازین دنیا چی میخواهیم؟
-
درد های بدنی
چهارشنبه 12 اسفندماه سال 1388 10:02
میگن اگر درد بدنی داری همیشه هم فکر نکن سرما خوردی ممکنه علامت افسردگی باشه.مگه میشه در موقع خونه تکونی های عید کسی هم بی حوصله و نومید و افسرده باشه؟اعلام می کنم دروغه ولی خب همه عضلات ناقابل مستقر بر روی استخوان هام درد میکنه البته الیافش که وصلش میکنه به استخوان دعا کنید شفا یابم آخه خیلی کار عقب مونده (نه...
-
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
چهارشنبه 12 اسفندماه سال 1388 10:00
تو وبلاگم مطالبی می نویسم تا یکی دیگه که مث من فکر میکنه بدونه این دور و برا یکی مث خودش فکر می کنه ولی کسانی میان نظر میدن که از زمین تا آسمون حرف شون با من تفاوت میکنه خب کوچولوی ناز نظر نده مث بعضی های دیگه.البته ممنون که نظر دادی ها من خوندم ولی ببخش که اجازه خروج ندادم شاید عقربه فکر دیگران را ازین مطلب به جایی...
-
احساس فرد تنها
سهشنبه 11 اسفندماه سال 1388 09:09
از علائم بیماران افسرده نومیدی است .این افراد در معرض خطر خودکشی هستند.بیمارا افسرده نمی تواند اوضاع زندگی خود را به درستی برآورد کند احساس ارزشمندی نمی کند احتمال میدهند به خاطر فید بک های منفی است که دریافت کرده به رخ او کشیده نشده چقدر موفق بوده و چه تلاش هایی که انجام داده ثمر داده است اعتماد به نفسش پایین آمده...
-
این المفر؟
دوشنبه 10 اسفندماه سال 1388 16:48
آیا گریزگاهی است؟ از چه؟ زلزله،سونامی؟همسر بیمار روانی؟فقر بدبختی؟رنج؟نداشتن؟شرمساری؟ امروز با همسران (زنان)بیماران روانی(مرد)باز هم جلسه داشتیم.وقتی میگفتند همسرمان به هنگام بدبین شدن و پرخاشگر شدن دیگه آدم مطمئنی نیست و باید از او گریخت خودشان میگفتند بگویید کجا؟بدون فرزندمان؟و دانشجویان دختر برای این زنان اشک می...
-
چون معما حل شود آسان شود
جمعه 7 اسفندماه سال 1388 08:24
جوانی را با سختی های بسیار پشت سر گذاشتم. فکر نمی کردم در بازی زندگی کم بیاورم با شهامت آغاز کردم ولی در طی طریق زندگی ، بارها به زانو در آمدم . به خودم بد وبیراه گفتم که چه ناشی بودم و بی حساب و بی کله شروع کرده ام . به خودم لعنت می فرستادم که محاسباتم غلط بوده ولیکن با سیلی صورتم را سرخ نگه می داشتم با دل خونین لب...