نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

تعبیر ضرب المثل ها، در بخش روانپزشکی

یه زیبا روی ،مشکین موی♡ تو بخش روانپزشکی بستری بود.موقع ترخیص اش از بخش روانپزشکی، مامانش از دکتر سوال فرموده بود'' برای خواستگارانی که نمیخوام مطلع شوند به چه دلیل شوهرش نمی دم؛ چه بهانه ای بیارم؟بگم بیماره؟بگم از اداره زندگی ناتوانه؟بگم قادر به حل مسایل زندگی نخواهد بود؟یا....و......و.....؟

دکتر گفته بود  :'' من نمی دونم چی باید بگی.هرجور خودت میدونی منصرف شان کن''.

 به دختر خانوم زیبا ، به شدت  برخورده بود.بلند ،بلند به مادرش میگفت : خجالت نکشیدی این سوآل را از دکتر پرسیدی؟حالا کی خواست ازدواج کنه؟حالا کو خواستگار؟همین کاراتون هست که منو دیوونه کرده دیگه.

بهش میگم''  : دختر زیبا! برگ گل!مادرا عاشق بچه ها هستند.این سوآل  تو ذهنش بوده؛میخواسته دکتر جلوی خودت بگه تا مطمئن بشی نظر شخصی خودش نیست.نشنیده ای دستی که حاکم ببره خون نداره.

اوا! حالش بهم خورد؛ گفت: .'' چرا از بریدن و خون حرف زدی؟تو نمی دونی من طاقت شنیدن این حرفا را ندارم؟

گفتم .:''حالا خر بیارین و باقالی بار کنید''

 عصبانی شد و گفت  .:یعنی میخوای بگی من خر هستم؟منظورتون از باقالی چیه؟'' .

پاورچین،  پاورچین صحنه را ترک کردم و گفتم :'' بابا روان شناس!اینکه حالش خوب نشده؛ داره مرخصی دائمی می ره!''.

خانم روان شناس گفتند  : '' اگه زحمتی نیست؛  شما دانشجوهاتو تربیت کن و تو کار ماها مداخله نکن'' .

پدر

یه بیمار در بیمارستان بستری گردیده بنام حسن آقا که هشتاد و چند سال عمر دارد .او همسرش را که از خودش شش سال جوان تر بوده در شانزده سال پیش از دست داده است.

او اکنون تحت مراقبت فرزندان خود اعم از پسر و دختر می باشد .از آنجا که بعد از مرگ همسرش دوبار ازدواج کرده فرزندانش خیلی تمایل به مراقبت از او ندارند...

دنباله دارد