نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

(عمر دست خداست

ام اس و عمر طبیعی حتی با ناتوانی

سلام.همسر برادرم بیماری ام اس داره.دخترش و خودش در یک روز متولد شده اند.جشن تولدش امروزه.چون همه فکر میکردند با این بیماری نمی تونه زیاد دوام بیاره ولی آورد ازش خسته شده اند و دیدنش نمی روند.گویا همه منتظرند ام اس آدمکش باشه و چون نبوده خودشان این خانم را کنار گذاشته اند.امروز که تولدشه هیشکی به خانه اش نخواهد رفت و این روز را تبریک نخواهد گفت.به کوری چشم همه کسانی که فکر میکنند آدم ام اس گرفت باید زودتر بمیره براش دعا کنید امروز یه جشن مفصل بگیره و لا اقل خودش و دخترش و شوهرش تو اون جشن خوش باشن.منم  حتما خونه شون میرم و براشون کیک تولد می پزم.

بسطامی و باقی ماندن تاثیرش بر مادرم

گل پونه های وحشی دشت امیدم

وقت سحر شد ؛

خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد.

من مانده ام تنهای ِ تنها

من مانده ام تنها میان ِ سیل ِ غم ها

 حبیبم سیل ِ غم ها

گل پونه ها  ، نامهربانی آتشم زد ؛آتشم زد

گل پونه ها  ، بی همزبانی آتشم زد ؛آتشم زد

میخواهم از شب تا سحرگاهان بنالم

 افسرده ام ،دیوانه ام ،آشفته حالم

 

ترانه فوق داشت پخش می شد که رسیدم خونه مامانم. 

کلید داشتم تا خواستم غافلگیرش کنم دیدم او زودتر غافلگیرم کرده.نشسته بود گوش میداد به این تصنیف و اشک می ریخت و بافتنی قشنگش را می بافت.یه پتو برای نوزاد همسایه که تازه به دنیا آمده بود و میخواست برود چشم روشنی او.میگم مامان نبینم چشماتون اشکبار باشه میگه نه مامان این خواننده یه غمی تو صداشه که بناگاه اشکم را در آورد میگم پس ما ر ا نمی بینی برای خودت خلوتی داری و آهنگی و قطره اشکی.میگه حالا پر چانگی نکن بیا بنشین برایت یه چایی تازه دم بیارم.حظ میکنم کنارت چایی بنوشم و مطمئنم تو این هوای سرد به تو هم می چسبه.