نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نیمچه خبرنگار در هیات دانشجو

دانشگاه برای دانشجوها  چیزی فراتر از درس خوندنه.در عنفوان جوانی از مدرسه در بیایی بیفتی تو دانشگاه با کلی امید به آینده و کلی نقشه های پدر ومادر.اونجا همه جوره میشه خود را نشان داد دخترا و پسرا و معلما و فضا و حاشیه ها و نمره و درس و استراحت بین کلاسا و جلسات فرا درسی و اردو ها و گردهمایی ها و نشست ها و خلاصه هرچی اسم با مسما و بی مسمای دیگه.خستگی تمام روز و مهارت آموزی .

دیروز یه دانشجوی قدیمی واسم یه کتاب صوتی نصب کرد رو کامپیوترم.تمام مدت تکرار میکردم و گوش میدادم .خوب بود.میگه سال هفتاد و سه دانشجوی شما بودم الان هم نرس شب کار ای سی یو و دانشجوی کارشناسی ارشد هستم.

این روزا که روزهای امتحاناست دانشجوها کمتر تو دانشکده بند میشن بعد امتحان گویی پرواز میکنند شتابان می روند.گویی این لذتی است امتحان را بدی و بگریزی.شیطنت بعضی هاشون مث خبرنگاراست.ازین معلم از اون استاد ازین مربی از او کمک مربی حرف وحدیث اینجا و اونجا نقل میکنند و مباهات میکنند که نیمچه خبرنگارند.

خواب و بیداری

ساعت بیولوژیکم دستخوش نوسان شده.شبها زود خوابم میگیره (هشت شب)و سحرها خواب از سرم می پره(ساعت دو).اگر نبود اتصال به شبکه اینترنت حتما سخت تر می شد برام.یه شیر و بیسکوییت  نوش جان میکنم و صفحات وب را می بینم.چون اتصال با برادرانم تو این ساعت مقدور میشه(ویرجینیا و فلوریدا)اونا هم خوشحال میشن.مامان هم مث من بیداره.یه زنگ میزنم بهش و باهم گپ و گفت میکنیم که روز را چگونه گذرانده.نوشته های دانشجویانم هم همیشه همراهم است میخونم.کمی هم مقدمات آشپزی را فراهم میکنم.دکتر گفته هر روز غذا را تازه تهیه کن مبادا مبتلا به سودا شوی.سحر غذا را روی اجاق گاز میذارم.لباسا را تو ماشین لباس شویی میریزم و قفسه لباس ها را مرتب میکنم.نظم بخشی به زندگی را بدون سر و صدا انجام میدم.جناب همسر به اندک صدا از خواب میپره.پس کارهایی که سرو صدا به پا کنه را فاکتور میگیرم.خواب شب به مراتب بهتر از خواب در دیگر تایم ها می باشد.تغییرات در اندام ها هر کدام در ساعتی از شبانه روز اتفاق می افتد.پس بهتره با رجوع به پزشک ریتم خوابم را اصلاح کنم وگرنه عنقریب خبرای بدی به سمع شما خواهد رسید که  بهشت صاحب این وبلاگ...