نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

گفتم که گفته باشم فقط همین

شده اشتباهی بکنی؟ 

و نتیجه اشتباهت را ببینی؟ 

و کسی نباشه جز خودت ، که بخوای سرزنش اش کنی؟ 

من هم چنین اشتباهاتی کرده ام ؛ اما نه یک بار نه دو بار  بلکه بارها .

میدونید ضرب المثلی داریم  که میگه :" خر هم تو پل فقط پاش یه بار گیر میکنه؟ ".

ولی شما وقتی منو با بارها اشتباهات مشابه  ببینی؛  به ذهنت می رسه که با خودت  بگی:" صد رحمت به خر ".

نمی دونم این کشش چیه که منو بارها به سوی یک اشتباه،بله فقط همون یک اشتباه جذب میکنه !

بگو مگو برای سلامت من نامساعده.ولی بگو مگو می کنم ؛

حالا با کی؟ 

با همه 

دوست ،آشنا، غریبه، همکار ،حتی تو دنیای وب .

قراره برای حفظ سلامتی همین قفس تن ،مراقبت کنم آرام باشم.ولی خودم تو سوراخ سنبه هایی سرک می کشم که واسم دردسر درست میکنه. 

یکی نیست بگه فوضول(فضول)!هیجان خواه !در جستجوی محرک بودن برای تو بسه. 

یکی نیست گوشمالی ام دهد.

از اول عمرم هم حرف گوش کن نبودم که نبودم .

بیچاره مادرم برام اصطلاح لجباز را به کار میبرد.

پدرم و مادرم عاشق بچه های نرمخو ،ملایم و آروم بودند ؛که چون این آرزوی شان را بر آورده نکردم گرفتاری هایی هم پیدا کردم(احتمالا عاق والدین شده ام). 

حالا فکر می کنید چی شده؟ 

بعدا برایتان بیشتر توضیح میدم.

شاید دیدین تا همین حد گفتن روحیه ام را عوض کرده باشه.

نظرات 2 + ارسال نظر
بچه سابق شنبه 10 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 08:40 ب.ظ

بگو مگو برای سلامت من نامساعده.ولی بگو مگو می کنم ؛

* داری کم کم وارد دنیای (خل و چل) ها میشی.
چرا بگو مگو....؟ اگر هنوز هم فکر میکنی عقلی درسر و حسی در وجود داری- از دردها و از پریشان حالی ها و از گرفتاری های روز افزون سرزمین اسلامی مان بگو و بنویس - از آنچه که یک مشت جاهل و عامی و گردن کلفت برسر زن و بچه مردم میآورند و روز و شب شان را به عزا و درد کشانده اند بنویس . بنویس تا اقلا خودت بخودت گفته باشی که از سلامت فکر و جان و جسم هنوز حتی اندک - برخورداری. از اسیدپاشان که مردان خدای تو هستند بنویس. آنها که جهالت را بنام آدمیت در اوج وحشی گری به مردم تحمیل کرده اند.
از درد ها بنویس
جرات داشته باش - خودت را ارزش گذاری کن - وگرنه من و تو عددی نیستیم که بخواهیم از کسی واهمه داشته باشیم.

من یکشنبه 18 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 04:33 ب.ظ

سلام استاد گلم
نوشته هایتان را مجدانه پیگیری میکنم به یاد آن روزها...
یادش بخیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد