اگر یه روز بنشینی و خودت را بی حب نفس نگاه کنی؛خودتو چگونه می بینی؟
به عبارت دیگر نظرت راجع به خودت چی چیه؟
من و شما به خودمان چگونه می نگریم ؟
آیا دید والدین به ما (که قربون دست و پای بلورینت شوم یا تو هیچی نمیشی )میتواند بر قضاوت ما بر خودمان موثر باشد؟
والدین مان با ما چه می کنند؟
آنها چه اثراتی بر روان ما میگذارند؟(با روان ما چه میکنند؟)
آیا راقم سطور نوشته شده در ذهن ما ؛درباره خودمان ،والدین و نزدیکانند؟
دیروز جوانی سی و چارساله آمده بود اتاق من تا با هم درباره چگونه می شود تن به ازدواج داد صحبت کنیم.
معرف او هم فرزندم بودکه اعتراض داشت به دیر شدن ازدواج ایشان.
میگفت فرزند اول خانواده هشت نفره شان است.
چهره اش از رنج زود رنجی حکایت داشت. ادعا داشت مادرش در انزوای اجتماعی اش نقش پر رنگی داشته است .او معتقد بود تربیت های متفاوت جوانان ناشی از متفاوت برخورد کردن های مادران شان است.بسیار درس خوان و در مقطع دکتری بود ولی نمی دانست چرا نمی تواند بدون داشتن دغدغه اعضا خانواده ازدواج کند.