عقده رجولیت؟!
رجل بودن بهتره یا ...
میگن همه زنا در عمق وجودشان آرزو میکنند مرد بودند.
هویت جنسی شکل گرفتن یعنی بدانی زن هستی یا مرد هستی.
چه فرقی میکنه جنس آدم چی باشه.همه آدما اعم از زن یا مرد دارای محدودیت هایی هستند.
بعضی ها آرزو میکنند کاش سنگ بودند یا نبات(گیاه).
این مهم نیست که جنس مون چی باشه.
مهمه؟
برای شما
شما ی خواننده این وبلاگ
مهمه؟
موضوع بحث بر انگیزی است.
دانشجویان مون با فریاد بلند میگن اگر مرد بودن اینجوریه که ما می بینیم اصلا و ابدا آرزوی مرد بودن نمی کنیم
ژسرای دانشجوی مان میگن حالا بیایید و آرزو کنید امکانش هست جنس تون عوض شود؟
ولیکن آیا واقعا مردها به صرف مرد بودن یا زن ها به صرف زن بودن دارای مشکل هستند؟یا دچار مشکلاتی میشن؟
آن روز که خدا خلقت تان کرد از شما سوآل فرمود چه جنسی میخواهی داشته باشی؟
فرقی هم میکرد سوآل بفرماید یا نه؟
باید تجارب خاص را داشته باشی تا بتونی انتخاب کنی
من؟
من آرزو نمی کنم مرد باشم
چرا؟
دلیلش را نمیگم ولیکن میشه صحبت های زیادی کرد
حالا که مادر بچه هام هستم به قدری احساسم خوبه که دیگه این حرفا زدن را از خودم بعید میدونم
ولی ای کاش شمایی که نمی توانی بعضی چیزها را عوض کنی نسبت به داشتن آن خوشبین تر باشی
امروز دومین بار بود که قدم زنان کنار زاینده رود گوش به آوای رود سپردم تا قدر دان این موهبت الهی باشم که در شهر زیبایی زندگی میکنم که رودی در دل خود جای داده بی نهایت چشم نواز.
سبزی درختان و چمن ها و سرخی گلها حاصل زحمات شبانه روزی باغبان پیر باغ است.
صحنه هایی از عشق ورزی دلداگان بد جور تو ذوقم می زد