نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

تسلیم عمو محمد مقابل سرمای زمستون

عمو جون  محمدم

در سن  هشتادو   هشت  سالگی بود ؛خبر دادندکه  ...

رفتیم.

مراسمی بود.

پسر عموهام   با داماد و عروس و نوه هاشون مراسم گرفته بودند.

تک دخترش با نوه هاش زارزار  گریه میکردند.

میگفت بابام را داشتم   که شوهرم تنهام گذاشت.

و بیادم آمد

ماهایی که یه روز نزدیک ترین کسان هم بودیم حالا غریبه هایی بودیم.

عمو محمد برادربزرگتربابام بود.

خدایش بیامرزد.

عجب   رسمیه

رسم زمونه

نظرات 5 + ارسال نظر
نامه های حوزوی دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ق.ظ http://rezataran.blogfa.com/

سلام خدا مادر بزرگ شما را رحمت کنه. مطلب جدید گذاشتم.

هرکول دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:28 ق.ظ

سلام خوبید؟
تسلیت منو پذیرا باشید. خدا همه رفتگان رو بیامرزه.
من و ایلیا و........ همه خوبیم.
ممنون که حال مادرم رو پرسیدید . خوبه خیلی خوب ، شکر.
بر عکس شما من زیاد به وبلاگم سر نمیزنم .
با اون اسامی که از بچه های کیمیا بردید ، رفتم تو خاطرات.
یاد اون دوران و اون بچه ها بخیر
خوشحال میشم بازم به من سر بزنید
موفق باشید ....... همیشه.
.............. یا حق

تلخی دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:15 ب.ظ

کار ما مربوط به امروز و فردا نیست.... سالهاست دل به یاد اوست.

تلخی دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:23 ب.ظ

درگذشت عموی پیر را که عمری پر برکت داشته است . به شما تسلیت میگویم .
گریه و زاری بخاطر کسی که پس از سالیان دراز زیستن ، به دیدار معبود میرود ، کاری در خور ملامت است . باید یادش را به (جایش) تا هستیم - زنده نگاه داریم...

مهاجر دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:32 ب.ظ http://mohammadsadeg.blogfa.com

سلام

تسلیت خواهرم

خدایش بیامرزد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد