غربت اصطلاحی است که برای تعریف احساسی در انسانها هنگام دوری از وطن یا خانه به کار میرود.
غربت همان دلتنگی برای میهن یا خانه است و یا دلتنگی برای اشیایی که روزی به انسان تعلق داشتند ولی اکنون در دسترس او نیستند. لغتنامهٔ دهخدا غربت را دوری از وطن و خانمان معنی میکند و به عنوان شاهدی برای این لغت، این شعر را از سعدی میآورد
سر که به کشتن بنهی پیش دوست به که به غربت بنهی در دیار
احساس غربت در انسان زمانی رخ می دهد که به شهری دور سفر کرده و برای مدت طولانی از خانه ،میهن و کاشانه خود دور شده باشد.این احساس معمولا هنگامی که محیط فرهنگی شهر مقصد با فرهنگ موطن اصلی شخص متفاوت باشد تشدید می شود غربت در برخی مواقع با ترس و احساس درماندگی آمیخته می شود .از مثال هایی برای احساس غربت روز اول مدرسه است یا ورود به یک محیط کاری برای اولین بار
من اینجا بس دلم تنگ است و
هر سازی که میبینم
بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا آیا
همین رنگ است؟!