نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

آغازی دیگر

دانشجویان ترم یک تغذیه اولین دانشجویانی بودند که در کلاس درس روز بیست و ششم شهریور ساعت ۲تا ۴ ملاقات کردم.

مبانی روان شناسی کلاس درس روز شنبه بعد از ظهر دانشجویان ترم یک بود.شاید هجده نفری بودند که حضور داشتند قرار بود کلاس سی نفره باشد بعد گفتند ۵۰ نفره و نهایتا قرار شد تا روز شنبه نهم که دومین جلسه درس در این ترم هست منتظر بمانیم ببینیم چند نفر می شوند.سی و چهار سال ژیش منهم مث اونا سر کلاس درس نشستم.چقدر امید و آرزو داشتم برای آینده خود.

باورم نمیشه از اون روزا سی و چهار سال گذشته باشد و من آغاز سی و ژنجمین سال ورودم به دانشگاه اینقدر دغدغه داشته باشم.اون روزهای امیدواری گذشت.اون روزهای آینده مبهم گذشت. ومن الان در اون آینده ای هستم که نگرانش بودم.

می خوام امسال را جور دیگری آغاز کنم

ببینم چه می شود

دارم رمان میخونم ایوب خیلی قشنگه


ایوب
نوشته : یوزف روت




بازتاب اسطوره در قلب داستان
نگاهى به رمان ایوب ،نوشته یوزف روت ،ترجمه محمد اشعرى
آرش نقیبیان



مندل با خود اندیشید براى چه من به

[مشاهده فقط برای اعضا امکان پذیر است . برای ثبت نام اینجا کلیک کنید ...]

ذاب گرفتار شدم؟ و در مغزش به جست وجوى گناهى پرداخت ولى گناه عظیمى نمى یافت.
بخشى از کتاب
ادبیات آلمانى زبان کشور اتریش در سده بیستم با سه چهره بزرگ و جهانى خود یعنى روبرت موزیل، هرمان بروخ و یوزف روت جایگاه عظیمى در تاریخ ادبیات جهان دارد و نکته تاسف بار در این میان این است که آثار عمده این سه نویسنده بزرگ و تاثیرگذار هیچ کدام به زبان فارسى ترجمه نشده اند.۱ و از این رو است که اهمیت ایجاد یک نهضت ترجمه براى برگرداندن آثار عمده و مهم ادبیات جهانى که تا به امروز به فارسى درنیامده اند به شدت احساس مى شود.زندگى یوزف روت به گونه اى اسرارآمیز با امپراتورى اتریش یعنى امپراتورى قلب اروپا پیوند خورده است. او به سال ۱۸۹۴ از پدر و مادرى یهودى به دنیا آمد و در سال ۱۹۱۴ به استخدام ارتش امپراتورى درآمد. بعد از جنگ جهانى اول به روزنامه نگارى و سیاحت پرداخت و براى مجلات نقد ادبى و مقاله نوشت. در همین دوران یوزف روت شروع به نگارش یکى از مهمترین رمان هایش- مارش رادتسکى _ کرد که در عین حال از بهترین نمونه هاى نثر و سبک ادبیات آلمانى در قرن بیستم است.مارش رادتسکى با نیشخند و طنز به مارش نظامى از ساخته هاى معروف یوهان اشتراوس، آهنگساز بزرگ آلمانى، اشاره مى کند که کنایه از انحطاط و سقوط امپراتورى اتریش _ هنگرى مى کند. یوزف روت در رمان بعدى خود گورستان کاپوسین ها نیز به شرح و بسط دلمشغولى ها و نگرانى هاى خود مى پردازد. قهرمان این رمان فرانسوا فردیناند از خانواده تروتا است که جوانى خود را در وین در دوران درخشان و طلایى امپراتورى در ابتداى قرن بیستم مى گذراند. در جنگ جهانى اول در مرزهاى امپراتورى به اسارت ارتش روسیه درمى آید و در سال ۱۹۱۸ به ارتش بازمى گردد اما دیگر شهر و خانه خودش را نمى شناسد و هنگامى که پرچم نازى ها را بر فراز شهر مى بیند به گورستان زیرزمینى کاپوسین ها پناه مى برد اما درهاى ورودى گورستان را نیز به روى خود بسته مى بیند و گیج و حیرت زده از خود مى پرسد: پس به کجا باید پناه برد؟
این نویسنده به شدت ناامید را مى توان دریغاگوى و حسرت خور دوران سلطنتى هابسبورگ دانست. او در رمان هایش از روزهایى سخن مى گوید که این امپراتورى قلب اروپا بود. یوزف روت در سال ۱۹۳۳ به ناچار به پاریس مهاجرت مى کند و خسته و نومید به الکل روى مى آورد و در سال ۱۹۳۹ در سن ۴۵ سالگى مرگ را در آغوش مى گیرد.
اما رمان ایوب _ از مهمترین نوشته هاى این نویسنده _ است که محمد اشعرى آن را به فارسى برگردانده. قهرمان این کتاب مندل سینگر روحانى یهودى است که در یکى از شهرهاى روسیه تزارى به شغل مکتب دارى و آموزش عهد عتیق مشغول است. او که همسر و چهار فرزند دارد روزگار را با فقر و تنگدستى مى گذراند و در عین حال از صبر و ایمانى پرتوان برخوردار است و سعى مى کند تمامى مناسک دین یهود را مو به مو اجرا کند. در این میان سلسله اى از حوادث باعث مى شود تا روند زندگى عادى او به هم بخورد. فرزند بزرگش یوناس را به سربازى مى برند و این ضربه هولناکى براى مندل سینگر به حساب مى آید.فرزند دیگرش شماریا نیز از ترس رفتن به ارتش مخفیانه به آمریکا فرار مى کند. دختر جوان او میریام نیز با قزاقى جوان روابطى نامشروع دارد و مجموعه این حوادث براى مندل سینگر سنت گرا، که شدیداً به شعایر دین یهود معتقد است، قابل قبول نیست. در عین حال مندل سینگر و همسرش دبورا فرزندى معلول و عقب مانده نیز دارند به نام منوخیم که در سرتاسر کتاب به مثابه وجودى نمادین و اسطوره اى رشته هاى منطقى رمان را به هم وصل مى کند. این کودک که در آغاز زندگى قدرت جسمى و عقلى خویش را از کف داده وبال گردن پدر و مادرش است.دبورا همسر مندل در ابتداى رمان یک بار به نزد خاخام اعظم یهودیان مى رود و این خاخام به او مژده مى دهد که فرزندش در آینده شفا خواهد یافت ولى هرگز نباید او را از خودش دور کند. دبورا سخت معتقد است که به زودى معجزه اى رخ خواهد داد و منوخیم شفا خواهد یافت، ولى مندل سینگر چندان به معجزه ایمانى ندارد و معتقد است که معجزات تنها در زمان قدیم رخ مى داده.
از طرف دیگر فرزند آنها شماریا که به آمریکا گریخته بود و با پذیرش هویت آمریکایى و تغییرنام خود به سام اوضاع مالى خوبى به هم زده طى نامه اى از پدر و مادرش مى خواهد به آمریکا بیایند. سینگر به رغم میل قلبى خود از آنجا که مى بیند کیان خانواده اش با روابط نامشروع دختر جوانش با قزاق روسى در خطر است پیشنهاد را قبول مى کند و سرانجام پس از گذراندن مقدمات به آمریکا سفر مى کنند و این در حالى است که فرزند کوچک و معلول خود را نزد خانواده اى مى سپارند.این سفر خانواده سینگر نقطه عطف داستان و تمثیلى مهم است از آوارگى قوم یهود؛ قومى که در طول تاریخ خود هیچ گاه حیات و سکونت ثابتى نداشته و مدام از نقطه اى به نقطه دیگر کوچ کرده است. در جایى از زمان سامشکین به مندل سینگر مى گوید: «این طور مسافرتت به آمریکا شروع مى شود. آخر شما چه قدر در دنیا به این سو و آن سو مى روید. شیطان شماها را از جایى به جایى دیگر مى برد.»بخش دوم رمان به زندگى خانواده سینگر در آمریکا مى پردازد؛ کشورى که ابتدا احساس مى کردند سرزمین پدرى آنان است و در آنجا از فقر و محرومیت نجات خواهند یافت ولى با گذشت زمان تمامى آرزوهاى آنان به باد مى رود و جبر حوادث شرایط دیگرى را براى خانواده سینگر رقم مى زند و با آغاز جنگ جهانى و باز شدن پاى آمریکا به جنگ یونا

[مشاهده فقط برای اعضا امکان پذیر است . برای ثبت نام اینجا کلیک کنید ...]

فرزند بزرگ آنها که در روسیه در خدمت ارتش بود، مفقودالاثر مى شود و سام (شماریا) فرزند دیگر که عملاً خود را یک آمریکایى تمام عیار مى داند به جبهه مى رود و کشته مى شود. دبورا همسر سینگر نیز که تاب مرگ فرزندان خود را ندارد به همان سرنوشت تراژیک دچار مى گردد و از بین مى رود. و در این میان میریام دختر جوان او تعادل روحى و روانى خود را از دست مى دهد و به تیمارستان روانى منتقل مى شود. و این چنین است که ضربات یکایک بر سینگر وارد مى شود. او که تمامى هستى خویش را از دست داده با ناباورى از خود مى پرسد آخر به چه گناهى مستوجب چنین عقوبتى گشته است؟ و اینجا است که براى فهم پیام دقیق رمان باید اندکى با تئولوژى دین یهود آشنا بود و دانست که یهوه خداى یهودیان در تورات چه ویژگى هایى دارد و اصولاً بینش تقدیرى و جبرگرایانه حاکم بر یهودیت در طول تاریخ چند هزار ساله این قوم چه تاثیرى بر روان فردى و جمعى آنان داشته.بى گمان داستان زندگى مندل سینگر همان حکایت ایوب پیامبر است که در کتاب مقدس ذکر شده با این تفاوت که سینگر آن ایمان عمیق و خدشه ناپذیر ایوب را ندارد و پس از وارد شدن این ضربات روحى بر او سر ناسازگارى و عناد را با یهوه مى گذارد و به تمامى آئین هایى که سالیان دراز به شوق انجام دادن آنها زیسته بود پشت مى کند. تا این که در صفحات پایانى رمان معجزه اصلى به وقوع مى پیوندد و آن کودک معلول یعنى منوخیم که وعده شفاى او در ابتداى رمان به وسیله خاخام اعلام شده بود در سالیان اقامت خانواده سینگر در آمریکا بهبود مى یابد و در حالى که موسیقیدانى برجسته شده به نزد پدر پیرو درمانده اش بازمى گردد و سینگر حیرت زده به این نتیجه مى رسد که در عصر ما نیز ممکن است معجزات به وقوع بپیوندند و ایمان از دست رفته خویش را بازمى یابد.براى فهم دقیق تر نوشته هاى یوزف روت از جمله همین کتاب باید چند نکته را در نظر داشت. اول این که یوزف روت قبل از هر چیز یک یهودى معتقد بوده است و این درد دین را در تمامى نوشته هایش بروز داده است و دوم این که او نسبت به پیشرفت هاى مادى و تکنولوژى عصر جدید عمیقاً بدگمان است و از این لحاظ نویسنده اى مرتجع محسوب مى گردد و نکته آخر که در واقع کلید اصلى درک کتاب است این است که در سراسر کتاب دو اسطوره مهم همزمان با یکدیگر پیش مى روند: اولى اسطوره ایوب پیامبر است که حکایت از مشقات و رنج فراوان و بى دلیل مندل سینگر دارد و دیگرى اسطوره یهودى سرگردان که کنایه از دربه درى و خانه به دوشى خانواده سینگر مى کند.
منابع و یادداشت ها:
۱- رمان آشفتگى هاى ترلس جوان نوشته روبرت موزیل با ترجمه محمود حدادى سال گذشته در تهران منتشر شد.
۲- فرهنگ آثار ادبیات جهان، جلد اول، ص ۶۲۱ ، به همت رضا سیدحسینى و... نشر سروش.
۳- تاریخ ادبیات جهان، باگنر تراویگ، عربعلى رضایى، نشر فرزان ۱۳۷۸.
__________________
همه برایـــــــــــــــــم دست تکان دادند!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد