نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

دوست

از کی تو نستی بفهمی دوستی یعنی چه و برای خودت دوست انتخاب کردی؟

تو طول زندگیت چند تا باهات دوست شدن؟ّ(به درخواست دوستی ات پاسخ مثبت داده اند؟)

دوستات را با چه معیار هایی انتخاب کردی؟

از کلاس درس روان شناسی چه انتظاری داشتی؟

به عنوان درسی که از نامش پیداست در شناخت  روحیه افراد و طرز برخورد  رفتار با دیگران ،کمکم کند . (سمیه صالحی)

بنده شخصا علاقه مند بودم در مورد کمبود هایی که دچارش هسیم صحبت شود و حلال بعضی مشکلات ما باشد .(زهرا حیدری)

شاید انتظار زیادی باشد که از یک ترم و یه کلاس بتوان داشت اما من انتظار داشتم خودمان تست شویم تا از نقاط ضعف و مثبت مان آگاه شویم تا به اصلاح یا تقویت آن بپردازیم(سمیرا حقیقی)

حاشیه های درس کمتر می بود و بیشتر به مطالب خود کتاب اهمیت داده میشد .نکاتی مهمی که در امتحان می آمد گفته میشد تا در موقع امتحان راحت و آسوده درس مان را میخواندیم.البته از اینکه تو کلاس بحث میکردیم خوشم می آمد.اما دلم میخواست تو کلاس راه های زندگی را یاد میگرفتیم.دوست داشتم مرا از حالت دانش آموز بودن به حالت دانشجو بودن ارتقا می داد.گرچه معتقدم وقتش کم بود ولی از همون وقت کم هم استفاده بهتری میشد.(فریماه فرهمند)

که بیشتر در مورد انسان شناسی و نشانه های شخصیت بحث کنیم تا بتوانیم در زندگی روز مره خود ازین موارد که یاد گرفتیم(انسان شناسی )بهتر استفاده کنیم و روابط خویش را هرچه بهتر و مستحکم تر با افراد بهتر و بالغ تر و با ارزش تر بر قرار کنیم البته ما در این کلاس عوامی را نیز آموختیم که از آنها نیز میتوانیم استفاده کنیم.(پژمان مختاری)

که بیشتر در مورد مباحث جوانان بپردازد ،به مشکلات روحی روانی آنان که درین سن بیشتر و خاص تر می شود.دوست داشتم درینکلاس در مورد ویژگی های دیگران بدانم و در مقابله با آنان بهترین و خوب ترین و عاقلانه ترین برخورد و رفتار را داشته باشم.به همین خاطر دوست داشتم درین کلاس و درین درس روش های صحیح برخورد را می آموختم.یکی از مشکلاتی که داشتیم که انتظار داشتم درین کلاس حل شود کنار آمدن با رشته مان بود.(احمد سلیمانی)

که :رفتار ها و عواطف تمامی انسان ها را مورد بررسی قرار دهیم.و راه های مبارزه با مشکلات زندگی را و بهترین شیوه برخورد با مشکلات روز مره را .

انتظار داشتم روان شناسی شیوه و سبک زندگی درست را به ما آموزش دهد و ما را برای زندگی بهتر آماده کند به جای بحث در مورد مادیات،معنویت و راه های معنوی و درخشان را به ما نشان دهد.(میلاد ایمانی پور)

که :معنی واژه روان شناسی رو بفهمم.دوست داشتم بعد از پایان کلاس دیدم به روان شناسی تغییر کند.دوست داشتم بیشتر خودم را بفهمم ،از ضمیر درونم با خبر شوم.با نیاز های روحی خود آشنا شوم و راه ارضاء آنها را یاد بگیرم انتظار داشتم بتوانم بیشتر از مردم سر در بیاورم.و بیشتر متوجه هدف اصلی آنان شود .دلیل رفتار های خود را بدانم که اینقدر گیج نشوم(میثم نظری)

که :مقدار بیشتری در مورد مسائلی که دانشجو و نسل جوان با آن در گیراند و یا حداقل در آینده با آن سر و کار دارندبحث میشد .(محسن مهر علیان)

که :مرا به رشته تحصیلیم علاقه مند میکرد تا بتوانم تمامی حواسم را برای یادگیری درس ها صرف میکردم. و نمره های خوب بگیرم و معدل خود را بالا ببرمو در تغییر رفتار تواناتر میشدم (علی اکبر قربانی)

که :بیشتر مشکلات روحی روانیم را حل کند.به روایتی بیشتر در مورد هیجان و احساس و ادراک بحث میشد .در مورد زندگی و مشکلاتش بیشتر بحث میشد تا در آینده کشتی زندگی را بهتر میتوانستیم کنترل کنیم مبادا در طوفان های زندگی به گل بنشیند (ابراهیم امیر خا نی)

به موضوعات بهتر و مهمتری که کاربرد بیشتری در زندگی داشت ،می پرداخت.(الهام رجبی)

که بتونم خودمو بشناسم(سمانه یزدانی)

راستش را بخواهید قبل از ورود به کلاس درس روان شناسی اصلا نمی دانستم روان شناسی یعنی چه؟شاید فکر میکردم روان شناسی خواندن فکر یکنفر باشد یا پیش بینی رفتار های انسان ها.ولی الان فهمیدم که واقعا محدود فکر می کرده ام.الان می دانم روان شناسی یعنی زندگی یعنی هنر فهمیدن(میثم نظری)

که بتوانم در کلاس درس اظهار وجود کنم نظر دهم و بدانم اصولا روان شناسی علم مطالعه چه است(فرهاد حیدریان)

که :غیر از اسلاید ها استاد هم توضیحاتی می دادند تا به یادگیری مان کمک شود (حمیده برندگی)

که :کلاس ساکت باشد و همه در بحث ها شرکت کنند و مشارکت همگانی باشد(سعیده مسلمی مهنی)

که :منبع درسی مناسبی برای امتحان برایمان تعیین میشد یا به همه جزوه یکسانی میدادید تا در صرف وقت مان صرفه جویی می کردیم گرچه مطالبی که در کلاس گفته میشد کاربردی بود ولی کلاس جو آرام تری میداشت(شیوا خوشکام)

که:کلاس آرام تر می بود و نمونه و مثال ها بیشتر میبود .(فاطمه مومنی)

که :بیشتر در مورد عواطف و احساسات دانشجویان صحبت میشد و این که دانشجویان بیشتر در کلاس صحبت می داشتند و مشکلات دانشجویان در کلاس حل میشد فعالیت دانشجویان بیشتر می بود و استاد مباحث زیباتری را عنوان می کرد یا همین مباحث را بیشتر باز می کرد.(آزاده غلامی )

که:حس مشارکت و دوستی دانشجویان بیشتر می بود و همه بحث مورد نظر را مطالعه کرده سر کلاس می آمدند و با هم بحث می کردند تا درس بیشتر در ذهن جا میگرفت (فائزه کمالی)

که :کلاس کمی پرشور تر می بود به نظرم میشد مباحث را کمی زیباتر آرائه داد کمی تست روان شناسی در موضوعاتی مثل هیجان و شخصیت از دانشجویان گرفته می شد.(زینب احمدی)

که :در مورد مسائل روحی روانی افراد به خصوص جوانان را که قشر پر اهمیت جامعه اند صحبت شود.بسیاری از جوانان به دلیل کم تجربه گی و اطلاعات محدود کمتر با بزرگتر ها مشورت میکنند.و ترجیح می دهند خودشان با مشکلات شان کنار آیند که همین باعث سر شکستگی شان می شود و ممکن است از زندگی نومید شوند و...(مجتبی سروی)

با بحث های  مهیج تری مواجه باشیم ،اما در کل کلاس خوبی بود حداقل احساس صمیت بیشتری می کردم.(گیتا وحید دستجردی)

:که: حداقل بتوانم شخصیت خودم را تشخیص دهم.و به آن انتظاری که از خودم داشتم دست یابم(آزاده شیری)

که :در مورد مسائلی که مشکل خیلی از دانشجویان است بحث می شد وبحث ها با بیانی صمیمی تر و راحت تر بیان می شد که مورد فهم همه دانشجویان باشد(فروغ ایمان زاده)

که :به مسائل روحی یک دانشجوی ایرانی با شرایط خاص خودش توجه شودو سعی در بر طرف کردن مشکلات عمده دانشجویان داشته باشد.(سرور زاهدیان)

که :به روحیات و خلقیات دانشجویان بیشتر توجه میشد .مسائل اخلاقی و روحی مطرح میشد و ازدانشجویان در سوآل و جواب کمک گرفته میشد.(شکوفه باقری)

که :چند تا تست خودشناسی یادمون می دادید .من اینهمه سر کلاس اومدم ولی نتوانستم خودم را بشناسم.البته من از خودم انتظار داشتم سر کلاس فعال تر باشم و نتوانستم انتظاراتم از خودم را برآورده کنم(سمیه اکبری)