نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

من نیز همانند بعضی افراد این جامعه گاهی سیاسی می شوم مطالبی را که به امنیت کشور است مورد توجه قرار میدم به رفتار با زنان سالمندان کودکان حساس می شوم من نیز توجه میکنم در اطرافم چه عقایدی طرح می شود چه جریاناتی وجود دارد گاهی متعجب می شوم گاهی متاسف می شوم گاهی خشمگین می شوم گاهی نومید می شوم و گاهی ... 

این مملکت نمی خواهد آرام باشد گوییا این بیت شعر در حافظه اش تکرار می شود که: 

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم 

موجیم که آرامش ما از عدم ماست 

سیاست خارجی و ساست داخلی مملکت تنها ذهن مرا در گیر نمی کند گاهی خانواده گسترده مان و خانواده هسته ای مان هم دارای ساست های داخلی و خارجی هستند که ذهن مرا نیز درگیر می کند قریب به ÷انزده روز می شود که درگیر مشکل بزرگ بیماری و ورشکستگی برادر کوچکترم شده ایم او که به خاطر ریسک ÷ذیری هایش در منجلابی غرق شده که امید در آمدن از آن نمی رود بیمار هم شده و بیماریش چندان شدید شده که بیم دارم نتوانم هیچ کمکی کنم این روزها فقط با گریه از خدا برای نجات او کمک میخواهم روز و شب آرام نمی گیرم به خصوص اینکه فکر می کنم او هنوز معترف به اشتباهات خود نیست و هنوز هم ئنبال مقصر بیرون از وجود خود و تصمیمات خود میگردد او اهل عبرت گرفتن نیست و تنبه حاصل نمی شود برایش. 

دست یاری به سوی هرکس دراز میکند جواب می شنود آن روز که جیک جیک مستونت بود 

فکر زمستونت بود؟ 

سر در گمی عجیبی ÷یدا کرده ام هر آنچه علامت از بیماری های مختلف می شناسم در او یکجا می بینم همانند آدماسی که به زمین چسبیده و کنده نمی شود از جا بر نمی خیزد او که تکواندو و بوکس و ورزش های موتور سواری و بسکتبال و ...و را آزموده صبحها ورزش ها کرده امروز به توصیه احد الناسی اعتنا نمی کند .از او و جوانیش و رعنایی اش حیفم می آید فاصله سنی قابل توجهیش از من باعث شده بود خیلی مراقبتش کنم و امروز هیچ کمکی از دستم برایش بر نمی آید 

دوستان در هنگام گرفتاری امتحان ÷س می دهند و امروز از خیل دوستان همراهش کمتر کسی را می توان یافت که کمک کند از جا بر خیزانیمش. 

خدا به همه ورشکستگان اعم از اقتصادی و ...کمک کند از ورطه هولناک ...خارج شوند

نظرات 2 + ارسال نظر
مگنولیا سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 ب.ظ

امیدوارم تو این مملکت خراب شده با این وضعیت افتضاح برادر شما نجات پیدا کنه و مطمئن باشین به زودی رفتم علی‌بن‌مهزیار هم براش دعا می‌کنم و هم طبق معمول به شما زنگ می‌زنم تا خودتون هم دعا کنین...

اکبر سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:58 ب.ظ http://akbar13.com

سلام خاله جان
دو سه بار تماس گرفتم اما موبایلت در دسترس نبود.
متاسفانه اینجا اس ام اس هم نمیاد
امیدوارم که هر چی زودتر برادرتون از این وضعیت بغرنج خارج شوند و ما شما رو غمگین و دلشکسته نبینیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد