نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

گذشت آن زمانی که آنسان گذشت 

وقتی تو اتوبوس می نشستیم یه برگه را میدیدم فکر میکردیم طرف جا گذاشته واسه اش متاسف می شدیم وقتی از سر کنجکاوی میخوندیمش تازه متوجه می شدیم این یه روش تربیت فرهنگی است 

نوشته زیر بر فرض فوق کپی پیست شده 

 

نقش تربیتی پدر

تو یک پدر هستی اگر در تربیت فرزندان خود نکوشی دیر یا زود همسرت به تنگ می آید و از تو تقاضای طلاق میکند کم نیستند زنانی که قبل از ده سالگی فرزندان از شوهر تقاضای طلاق کردند فرزند پروری دو بازوی توانای پدر و مادر رابا هم لازم دارد کودکان با عشق مادر که رحمت است و عشق پدر که عدالت است رشد میکنند پر پرواز همسرت باش او را  در کوره راه زندگی دست تنها مگذار فرزندانت در پناه تو از نگرانی ها و دلهره های مادرشان امنیت می یابند این تویی که فرزندت را مستقل و ایستاده بر پای خویش پرورش میدهی مادر ازدید ن خلیدن خار به کف پای کودک هراسان می شود.

پدر در تربیت فرزند

                                                                                                             

به نظر من خوب یا بد بودن (یا شدن) فرزند بیشتر وابسته به نقش پدر در تربیت اوست!!!!!!!!!؟

اگه قبول دارید که هیچی ولی اگه قبول ندارید تا آخر بخونید.

چرا که مادر ها ذاتا همه مادرند. جمله خیلی در ظاهر بدیهی و بی معنیه ولی می خوام بگم که مادرها چیزی در درونشون هست که به خاطرش هر کاری برای فرزند می کنند مخصوصا مادرهای ایرانی که همیشه برای بچه هاشون جون هم میدهند. یعنی اثرمادر در تربیت کودک بسیار زیاد ولی غالبا مشابه است. تفاوت بچه ها در میزان اثری است که پدران در تربیت فرزندشان دارند. یک بچه خوب و یک بچه بد تربیت شده را تصور کنید.تفاوتی در حس مادرانه مادران این دو وجود ندارد. هر دوی مادران آنها هر کاری که از دستشان بر می آمده برای بچه کرده اند و قائده طبیعت اینست. کودکی که از توجه پدر علاوه بر مراقبات مادر برخوردار است. بسیار در تربیت از کودک دیگر پیشی می گیرد. مثل دو مدیر عامل که هر دو حقوق بالایی دارند، ولی همسر یکی  شاغل است و به اقتصاد خانواده کمک می کند ولی همسر دیگری خود را در کمک به اقتصاد خانواده معاف می داند. برهمه واضح و مبرهن است که اقتصاد خانواده اول بسیار بسیار بسیار بهتر خانواده دوم است چرا که در بهترین شرایط حدود 70 درصد حقوق مردان صرف امور اوله زندگی می شود و 30 درصد حقوق امکان استفاده در موارد تفریحی و فوق برنامه را دارد. ولی اضافه شدن حقوق زن حتی به اندازه نصف حقوق مرد 30 درصد را تبدیل به 80 درصد می کند. یعنی کارکردن و درآمد زن حتی به انداز نصف مرد باعث افزایش هزینه های تفریحی، آموزشی و . . . خانواند به اندازه سه برابر می شود. باور کنبد که همین داستان درمورد تربیت فرزند (با تشبیه به اقتصاد خانواده) صادق است. یعنی بیش از 70 درصد وقتی که مادران برای فرزند می گذارند صرف امور اولیه بچه می گردد (خوراک بچه، نظافت، درمان، سرگرم کردن و . . . ) خیلی مادر خوبی باشند (اضافه کاری وایسند) 30 درصد وقت خود با کودک را صرف آموزش، تربیت و بازی کودک می گذارند. تصور کنید که پدری فقط  30درصد مادر برای آموزش، تربیت و بازی کودکش وقت بگذارد، آنگاه این کودک دو برابر کودکانی که پدرانشان خود را از تربیت کودک معاف می دانند (و کم هم نیستند) فرصت رشد دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد