نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

عاشق نشدی اگر که نامی داری

عاشق شو و مستی کن 

ترک همه هستی کن

عید ها چه ها کرده ام

تا دوازده سالگی: 

هر ساله عید را در بی خبری و شادی زاید الوصفی گذرانده ام 

از دوازده تا بیست سالگی: 

هر ساله عید را با بی تفاوتی و بی میلی گذرانده ام 

از بیست و یکسالگی تا بیست و سه سالگی 

:عید را با رنج غم و ادنوه گذرانده ام 

ازبیست و چهار سالگی تا پنجاه و یکسالگی: 

عید را با همسرم  

بعد با بچه ها 

با خانواده همسر 

در عزاداری خواهرانم 

در مسافرت 

در عروس داری  

به انواع قیافه ها ومدل ها 

 ...گذرانده ایم 

اما امسال 

عید رنگ و بویی دیگر دارد  

 

سال پنجاه و نه:در روستاهای بروجن 

در سال شصت : در قم در حرم حضرت معصومه مصمم

در شصت  و یک:  بر بالین مجروجان جنگ بیمارستان عیسی ابن مریم اصفهان

در شصت و دو :  سر سفره عقد 

در سال شصت و چهار:  در حالی که فرزند دوماهه ایی دارم (فرزند اولم) 

در سال شصت و پنج :پرستار بیمارستان

در سال هفتاد و یک :در حالی که دومین پسرم سه ماهه است 

...هفتاد و سه  :در حالی که در ماتم مرگ خواهرانم در قبرستان هستم 

...هفتاد و هفت و هشت و نه در مسافرت 

...هشتاد در غم از دست دادن پدرم 

...هشتاد و هشت در حالی که مادر شوهر هستم 

امسال :هشتاد و نه 

من هنوز زنده ام و قراره سی بهار دیگر را هم ببینم