نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

یکی از شونزده آذرها

سال هفتاد بود روز شونزده آذر(16 آذر) 

ساعت هشت صبح بود. 

اول فرزندنازنینم رفته بود  مدرسه،(کلاس اول بود تازه دو نیم ماه بود دانش آموز شده بود). 

دردی را در وجود خود احساس کردم. 

انتظار(نه ماهه) به پایان رسیده بود. 

آماده شدم. 

به خواهرم زنگ زدم(آبجی جان میشه بیایی کمکم ؟)

چه مهربانانه آمد !(خدایش بیامرزد آن عزیز از دست رفته را ).

اول از همه مرا بوسید و تبریک گفت 

بعد از آن سر از پا نشناخته به بیمارستان رساند مرا. 

 

و تا وقتی( ساعت 12.30 ) صدای جیغ بنفش نوزاد را نشنید بیمارستان را ترک نکرد.( این دفعه ساعت یک و نیم بود که با مادرم و سبد گل و جعبه شیرینی برگشت ).

بیست و سومین سال است که چنین روزی را جشن میگیرم. 

حالا نازنین پسر من رشته دامپزشکیه (دانشجوی سال 5 دانشگاه تهران است) 

 و مادرش دچار طحال بزرگ و غلظت خون است. 

این روزها تحت نظر دکتر خون شناس(دکتر طالب آزرم) دارو میخورم  

و لی این جشن شادم میکند.(صد ساله شوی فرزندم

).