گهی زین به پشت گهی پشت زین

میگه از مادرشوهرم متنفرم.  

میگم براش کادو بخر.                                    

میگه وااا

من از او متنفرم چشم دیدنش را ندارم میخوام سر به تنش  نباشه اون وقت شما می فرمایین   پولای نازنینم راهم به پاش بریزم؟

میگم به مین دلیل میگم براش کادو بخری که وقتی پولاتو نمیخوای بی هدف ازدست داده باشی  باهاش خوب رفتار میکنی و او  بی خبراز همه جا فکر میکنه ازخوبیته و چون جزای احسان جز احسان نیست شرمنده میشه و باهات مهربون میشه و تو بعدش تازه میفهمی اون قدرا هم که فکر میکردی مورد تنفرت نیست و این سیکل ادامه می یابد تاجاییکه میگه عروسم که دختر مردم است انگار بهتر از فرزندم که خودم تربیتش کرده ام رفتار میکنه و  زبان من در برابر تربیت خوب خانواده اش قاصر است.

همه بگو مگوها ازیه جا باید قطع بشه و چه بهتر که شما عضو فعال این ارتباط مخدوش باشید و مسئله خصومت راختم به خیر کنید.

در حالی که به عقل من شک کرده و ازم گلایه منده اتاقم را ترک میکنه.

واقعا مادرشوهرا اینقدرغیر قابل دوست داشتن اند.l