من حق داشتم عصبانی بشم
جدی؟شما همیشه حق دارید!
نه ؛من هم همیشه حق ندارم ولی او واقعا منو عصبانی کرد
واقعا؟یعنی شما با اطمینان ...در صد میدونید که قصد کرده بود عصبانی تون کنه هان؟
نه ولیکن این طرز تفکر که بگه از بچه ام سوء استفاده میشه غلطه
آره من هم دیده ام که تو گرده نمیدی کسی سوارت بشه (باعرض معذرت ازین مثال)
میدونید خوشم نمیاد کسی برام دلسوزی کنه.کسی درباره ام به این نتیجه برسه که من خوب خری ام(ببخشید با عرض معذرت).
قصد دلداری دادن به تو را ندارم ولیکن باید بدونی آدما با اظهار نظر هاشون از خودشون دفاع میکنند وقتی سعی میکنند کار تو را کم ارزش جلوه دهند در واقع دارند میگن این کار نشدنی نبوده او کمک داشته که از ما زودتر انجامش داده.
لازم به ذکر است یکی از همکاران دانشکده وقتی دیده خانم ...در رشته مشاوره با رتبه 4 در ایران قبول شده گفته ایشون فرزند شهید،جانباز است و سهمیه داشته.
فاجعه زمانی است که فلان کس نماینده محترم نظام پرستاری در اصفهان هم هست.
نظام سالهاست عضو می پذیره ولی کاری برای پرستاران نکرده جز روند عادی رشد پرستاری
بهش میگم
از کی عصبانی بودی؟
سر بسته میگه :
از دست آدمایی که خودشان را نمی شناسند؛ اون وقت فکر میکنند دیگران را می شناسند.
عقل شون را ترور کرده اند (البته اگر عقلی داشته باشند)!
بعضی هاشونو میگم نه همه شونو
آخه دو دسته میشن آدما (مث که دو دسته میشن)
بعضی ها عقل دارند و ترورش می کنند بعضی ها نه اصلا ندارند که بخوان ترورش کنند.
می پرسم :"کی ؟درباره ات چی؟ گفته؟
هیچ بماند
من خودم هم مقصرم . نباید تحت تاثیر اینها قرار بگیرم
اگر رو حرفایی که میزنند اینقدر حساب وا نکنم تا این حد هم عصبانی نمیشم.مقصر خودم هستم که بهشون بها میدم.
دو بعدی است
تو فکر نمی کنی عصبانی شدن هامون مولتی فاکتوریال است؟
تو دیروز دیر اومدی
منتظر ورود مامنت و انجام کارها هم به نحو احسن هستی
شاید عصبانیبوده ای
آیا خانوم ... عصبانی ات کرد؟وقتی گفت : ...؟
بعد هم خانوم ...تیر خلاص را زد؟
شاید هم من و خانوم قضاوی .قتی گفتیم ...
شاید چون من گفتم از آقای شیروی استفاده کنی برای پذیرایی
اصلا دیروز عصبانی نبودی ؟
شاید چند تا عامل دست به دست هم داده بوده
میدونی که یکی عامل کافی نیست
از ناهار خوری که بر می گشتیم یادته بهت چی گفتم؟
گفتم شخصیت ات باعث میشه اینگونه باشی. شخصیتی که با بکن نکن های فراوان شکل گرفته و الان می بینه دیگران چه راحت بدون تذکر هر کار بخواهند می کنند و هیچکس هم متعرض شون نمیشه
نه
همه در مورد خودشان باید اینطوری باشند
آیا منظورت اینه که " یه سوزن به خودشان بزنند یه جوال دوز به دیگران؟" شایدم میگی بهتره گاهی کفش های دیگران را بپوشند وبا اون راه بروند.هان؟
نه ،دید از بالا به پایین بوده؛ من همکارش می تونم باشم ولی کارکن او نیستم من شریک طرحش هستم نه او بخواد یادم دهد.باید به عنوان همکار طرح از من یاد کنه نه از من سوء استفاده کنه به عنوان پادو.
سلام
وبلاگتون قشنگه - تبریک .
من لینکتون کردم
www.handwritten-success.blogsky.com