یه تصادف چه ها که نمیکنه
تصادفا افتادیم تو دنیا.
دنیایی که از هیچ چیزش سر در نمیاریم.
و جالبه که چقدر هم غره ایم.
تصادفا نگاه مون به کسی گره خورد.
و جهتی برای زندگی مان مشخص شد.
عجب!
دوتا چشمای بزک کرده من ناظر چه نمایش هایی که تبوده درین ایام آغاز سال.!
دوازدهم فروردین سال 1338 :دخترک یک ماه و نیمه بوده ام.که مادرم را دارای جنس جور کرده ام.
گرچه هنوز در دوران نفاس(نقاهت بعد از زایمان) به سر میبرده ولی شاد است.
دوازدهم افروردین 1339 :یک سالی هست مهمان خانواده 6 نفره مان هستم.چه بد قلقی هایی که نداشته ام.آیا مادر هنوز هم به دنیا آوردنم راضی است؟قدر مسلم مشکلاتش درین سال گذشته بیشتر بوده.آیا خواهر سه ساله ام خواهرش را پذیرفته بوده؟چه کسی بیشتر محبتم کرده؟چه اتفاقات جدیدی درین سال برای خانواده افتاده؟
دومین سال است که مامان تو مهمونی های نوروز دو دختر و دو پسرش را به مهمانی مادر و مادر شوهرش برده.مادر جوان(24ساله ام)چه احساسی داشته؟خدا میداند. خاله میگه با وجودیکه کم وزن(نیم وجبی) بودی ولی ...
دوازدهم فروردین 1340 : با وجودیکه قرار بود آخرین بچه بمانی در کمال ناباوری یه داداش یک ماهه تو بغل مامان هست و تو دیگه باید به دامنش بیاویزی.فکر کنم اولین عید ناشاد (نه بهتره بگم کمترشاد) را تجربه میکنی. در آستین روزگار خبرهایی هست
دوازدهم فروردین 1341:
ای بابا نمیتونم که 52 تا بهار را یکی به یکی بنویسم چه خبرایی بود
حتی حوصله نوشتن همین بهار آخریرا هم ندارم
ه شبهایی که پرپر شد چه روزانی که شب کردم
نه عبرت را فراخواندم نه غفلت را ادب کردم
ارغوان!
این چه رازی است که هر بار بهار
با عزای دل ما میآید؟
سلام دوست عزیز .




میشه سری به کلبه من بزنی ....
من سیده ژینا حسینی 13 ساله از بوشهر
این وبلاگ را به کمک داداش سجادم ساختم .
راستی نظرتو در مورد :
لباس مجلسی زنانه
اس ام اس
دانستنی ها
مطالب و عکس های جالب و دیدنی
و
و
و
راستی وبلاگ شما هم خیلی قشنگه .
دوست شما | سیده ژینا حسینی .
یا حق
سلام
اینائی رو که نوشتی ، گمانم (سرپوشی) هستن روی حرفائی که تو دلت تلبارند و هیچوقت نتونستی با خیال راحت بریزشون بیرون .....
میشه یواش یواش - کم کم - یه خورده - یه خورده - بخودت جرات بدی؟ و از چیزائی بگی که سالهاست توی دلت ماسیدن!؟
راستی ...... سالروز تولد بی بی مهربون مبارک باشه
مبارک
بیستم فروردین 1369تنها پسر خانواده متولد میشه و در بیستم فروررین 1390 در عین ناباوری منتظر بیست و دو سالکیش میمونه
تولدتون مبارک...
این راز نیست / این یک برخورد و یک تصادف هست
بهار برای زنده دلان نوید شکوفائی و سر سبزی و زندگی میدهد
عزا داری / عادت آنهاست که حتی نا دانسته خودشان را در آنجا که گیر افتاده اند / همچنان محبوس میکنند و در اندیشه بیرون زدن و رها شدن نیستند......
بهار شروع زندگی تازه هست - آنرا با عزا درآمیختن اوج بی توجهی و توقف هست....
چه کار قشنگی را از ادامه قطع کردید. 51 خاطره زیبا، 1 خاطره تلخ ...