از اولین روز هایی که دانستم سخن چیست آرزو کردم حرف بزنم بعد ها آرزو کردم بیاموزم فریاد زدن را.و خواستم بتوانم برقراری ارتباط را با انسان ها.انسان ها اعم از زن و مرد و کودک و جوان و پیر شهری و روستایی باسواد و بیسواد را.
امروز پسرم از من سوآل می کند مادر چگونه ارتباط برقرار می کنی با کدامین کلام رغبت دیگران را بر می انگیزی که دوست دارند با تو صحبت کنند؟
به او میگویم اول اینکه دیگران را دوست بدار . دوم اینکه بدان این نیاز است که ما را به سوی دیگران سوق می دهد و آنان را به ما جذب می کند سوم اینکه شگرد برقراری ارتباط آموختنیست.سالها تجربه به تو خواهد آموخت .از فضاها فرصت ها دوری نکن.زندگی تو فرصتی است در اختیار تو.ازین فرصت استفاده کن.فرصت ها همچون ابرها میگذرند .آنها را غنیمت شمر.
از اینکه فرزندم خوشش آمده خوشحالم.او در سالهایی به دنیا آمده که ما آرزو هایمان بر آورده شده.راه را آغاز کرده و خودش را با ما مقایسه میکند.آرزوی من دیدن روی ماه او بوده و آرزوی او عمل کردن بسان ما و بهتر از آن.امروز آرزوی من اینست که او به آرزویش برسد