نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

نچاق

نچاق نقطه مقابل چاق(سلامت) است امایاد آوریش برام یه خاطره است

مرکز توجه بودن باعث اضطراب میشه.بچه های یکی یه دونه بودن انسان را مرکز توجه میکند 

تپلی شدن و لاغر بودن بچه ها دلیلش اضطرابه

دو جنسیه هم در عالم آفرینش هست؟

تبلیغ یه سی دی دو جنسه های ایران را دیدم.اگر فرصت داشته باشم ببینم خیلی مفید خواهد بود .ترم پیش یه روز که رفتم بخش،گفتند امروز یه بیماربستری شده که  اگر صداش بزنی به اسم زنانه کتک ات می زنه گویا فکر می کنه مرد تر از هر مرد است و زن نیست که بخوان شوهرش دهند عاشق دختر خاله اش شده و باهاش از خونه فرار کرده و وقتی پدر و برادرای دختر معترض شده اند دعوای خانوادگی بزرگی به پا شده      و به دستش یکی از مردان فامیل به قتل رسیده .تو سابقه زندگیش جوشکاری کرده بنایی کرده و چون حشر و نشرش با مردان بوده به عنوان فرد دژ منش دستگیرشده .

وقتی دیدمش داره تو حیاط یا دختری ازبیماران بستری دربخش سیگار میکشه احساس کردم به راستی شبیه مرد هاست.

به بچه ها سفارش کردم امروز او را جز بیماران مورد مطالعه خود قرار ندهند تا ببینم چگونه میشود از اختلال هویت جنسی او سر در آورد .همون روز اول فرستادندش بیمارستان شهید بهشتی اصفهان تا پزشک زنان مامایی ازلحاظ اندام های جنسی زنانه بررسی اش کند.او میگفت حتی اگر اندام هایش هم زنانه باشد باید تغییر جنسیتش دهند او اززن بودن بیزار است .در مدت چهار روزبستری بودنش عاشق مهربانی من شده بود و مث یک کبریت بی خطر هر جا من با دانشجوهام میز گرد آموزشی داشتم مقابلم می نشست و تماشایم میکرد.جالبه بدونید دانشجوهام نصف نصف دختر و پسربودند و او عاشق زیبایی و ملاحت دخترا بود و پسرا را به چشم رقیب نگاه می کرد و سعی میکرد نشون شون بده باید چگونه مردی بود.من ازین هراس داشتم عاشق دخترای گروه بشه و مسئله ای برای بخش به وجود آید.وقتی برایش توضیح دادم برای تغییر جنسیت چقدرپول باید بپردازد و بعد هم تازه یه مرد شود که خودش هم از مرد بودن خود راضی نیست گریست و گفت خدا باید ازبنده هاش اجازه بگیره تعیین جنس شون کنه و حالا هم باید نهادی باشه که منو ازین زجر نجات دهد .اونجور که من متوجه شدم تعارض در نقش جنسی مرگ متصوررا هر روزبرایش....