روز شنبه ساعت چهار و نیم صبح یازدهم خرداد 87
از خواب تازه بیدار شده ام.آیا خواب هم دیده ام؟
هیچ بیادم نمیاد.
دوستی میگفت : سیلی نقد را رها کرده ای به امید حلوای نسیه؟ پس اون شعر خیام را نشنیده ای که میگه
:گویند کسان ، بهشت با حور خوش است
من می گویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
کآواز دهل شنیدن از ،دور خوش است